کتاب در جست و جوی سینما اثری پژوهشی از علی رفیعی وردنجانی است. در این کتاب مجموعه یادداشتهایی را میخوانیم که در نقد سینما به عنوان یک ژانر هنری نوشته شدهاند و با رویکردی فرهنگی، نگاهی به تاثیر فرهنگ و سینما میاندازند.
علی رفیعی وردنجانی در کتاب در جست و جوی سینما، مجموعه یادداشتهایی را گردآوری کرده است که پیش از این در نقد سینما نوشته و در تمام آنها با رویکرد فرهنگی به موضوعات مورد بحث نگاه کرده است. او اعتقاد دارد که سینما تنها راه نجات فرهنگ و تمدنسازی در جوامع است و آن را فرصتی برابر برای اندیشدن میداند. از همین رو، لازم است که از نقد استفاده کنیم. چراکه نقد در پیشرفت و شناخت هر اثری موثر است. اما در هر حال نباید این نکته را هم از نظر دور داشت که «هیچ نقد، تحلیل و یا توصیفی به طور جامع و مانع نمیتواند حجت را بر یک اثر سینمایی تمام کند و هرگز نباید انتظار داشت منتقد همه چیز را دربارۀ یک فیلم فهمیده باشد.»
سهراب شهید ثالث در ایجاد یک مفهوم جامعهشناسانه در آثارش بسیار موفق بوده است و به عقیده من تارکوفسکی سینمای ایران است. «طبیعت بیجان» اثری مینیمال با گرایش به ساختار ذهنی است که توانسته با کمترین مواد سینمایی بهترین شکل آن را تولید کند. پیرمردی که سی سال دژبان راهآهن بوده و هیچ خانه و پساندازی ندارد، با دریافت حکم بازنشستگی نظم زندگیاش برهم میریزد و... . فیلم در دو ژانر اصلی سینما روایت میشود: درام و مستند. بخش دراماتیک آن بیشتر به سکوت و مراقبه میگذرد و بسیاری از برداشتها ما را به یاد «راه بلد» تارکوفسکی خواهد انداخت. تلاش شهید ثالث برای نمایش واقعیت در لانگشات و گفتوگوهای کوتاه و دمدستی انتخاب شده به «طبیعت بیجان» شکل مستند بخشیده است. حتی کنجکاوی پیرمرد در حد گرفتن اخبار از محلههای اطراف است و مدام در استرسِ ویرانی قرار داد. فرزند او که مشغول انجام خدمت سربازی است تبدیل به نسخۀ جدیدی از شخصیت پیرمرد شده و همسرش که در برابر نالههای او سکوت میکند نسبت به فقر و فراموشی او عتراضی ندارد. «طبیعت بیجان» نمونۀ کاملی از جامعۀ ایرانی در آن سالها است که فاصله غنی و فقیر معنای انسانیت و شکل زیسته آن را تغییر داده است. رئیس از وضعیت زندگی زیردست خود اطلاعی ندارد و کمترین اهمیتی به آینده و انسانیت او نمیدهد. شهید ثالث، فریدون رهنما، بهرام بیضایی و تا حدودی علی حاتمی تاریخ سینمای اجتماعی ایران را رقم زدهاند، هر کدام به شیوه خود. رهنما با گرایش به مدرنیته در آثارش حدود روشنفکری و سائقهای اجتماعی نوینی بنیان مینهد، به خصوص در «پسر ایران از مادرش خبر ندارد». بهرام بیضایی با این نگاه که همواره پای یک زن در میان است، این گونه را تأثیرگذارترین در فرهنگ هر جامعه عنوان میکند که نمونه اعلایش «سگ کشی» است. علی حاتمی در فیلم «سوته دلان» همچنان که روایتی قدرتمند از ژانر رمانتیک ارائه میدهد، اما به واکنش اجتماعی اشارههای بسیاری دارد. جامعهشناسی سینما در حقیقت به میزان درک و اهمیت مؤلف به جامعه خود وابسته است. این موضوع را میتوان با بررسی زیرمتنهای یک فیلمنامه واکاوی کرد.