ویرگول
ورودثبت نام
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانینویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۶ ماه پیش

نقدی بر فیلم بچه کاراته‌کار

بچه‌کاراته‌کار: افسانه‌ها به کارگردانیِ جاناتان انتویستل تکرارِ کلیشه‌های اکشنی از جنس هنرهای رزمی در پوستِ داستان بر مجاریِ فیلم‌نامه است. این استوار کردنِ داستان بر یک کلیشه‌ی بارها تکرار شده را خیلی هم بد نمی‌دانم چرا که موقعیتی شبیه به «رئیس بزرگ» لو وی با بازیِ بروس لی، ساخته که خوانشِ مُدرنی هم در قالبِ طیفِ دوستی‌های نسلِ جدید، که البته عموماً آنها را غلط و حاصلِ گُمراهی می‌دانم، به آن اضافه کرده. این خوانش به کارگردان اجازه داده تا شمایلی از «دختر میلیون دلاری» کلینت ایستوود، هم به آن اضافه کند. سینمای امروزی اگر نوستالژی‌های پیشینِ خود را فراموش کند، گویی که هیچ دلیلی برای ساخته شدن ندارد. سینمای ناتوانی که نمی‌تواند خود را در تکرارِ بازه‌های صنعتی دچارِ فروپاشیِ فُرمیک نبیند و صرفاً اندیشه‌ای را بر خود قاطب شده انگارد که نگاهش به سرگرم کردن بیننده، بیشتر صنعتی و اقتصادی است تا هنری. خوشبختانه اگر نوستالژی‌های سینما را کنار بگذارم و فیلم را با خودش اندازه بگیرم، «بچه کاراته‌کار: افسانه‌ها» از خطّی هنری پیروی می‌کند که قانونِ همسوییِ فُرم و داستان در یک اثر سینمایی را بخوبی رعایت کرده و...

متن کامل را در مجله سینمایی برداشت بلند بخوانید.

ویدئوی مرتبط را در کانل آپارات من ببینید.

کونگ فونقد فیلمسینماهنر
۲
۰
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید