زالاوا به کارگردانی ارسلان امیری کسل کننده و اگزوتیک است. فیلمی که از ژانر وحشت تعبیر اشتباهی به تماشاگر می دهد. ژانر وحشت همواره یکی از هیجانانگیزترین فرمهای سینمایی است. «زالاوا» را می توان اینگونه تعریف کرد: عاشقانهای با تم جاهلیت. تکنیک سینمایی از نقاط قوت آن است. هُدی زینالعابدین شناخت خوبی از لهجه، بیان و احساس دارد و به خوبی ایفای نقش می کند. همچنین نوید پورفرج بازی قابل تحسینی از خود به جا گذاشته است. فیلم جزئیات سینمایی و فنی قابل توجهی دارد اما آنچه در پیوند دادن این جزئیات به یکدیگر ناتوان عمل کرده، فیلمنامه است. آیدا پناهنده به عنوان یکی از نویسندگان فیلمنامه «زالاوا» و مشاور کارگردان نامش در تیتراژ فیلم دیده میشود و باید گفت زنانه اندیشی و شمایل زنانه در فیلم، نه به معنای فیمینسم و جنسیت زدگی، به شدت قابل لمس است. فیلم احساس بالایی تولید می کند اما نمیتواند احساس را تبدیل به سمپاتی و یک حس سینمایی کند.
*بُت
داستان فیلم کارکرد تاریخی و فرهنگی خوبی دارد. روستانشینان «زالاوا»یی به جن و جنگیر معتقدند. نظریهای که اثبات و یا رد آن کاملترین سوژه برای یک اثر سینمایی در ژانر وحشت است. مسئلهای که با فیلم پیدا می کنم دقیقا چگونگی نمایش وحشت است. اصلاح رنگ، فضایی وهم آلود ایجاد کرده که گاهی متن نیازمند آن نیست. داستان عاشقانهای که میان ملیحه و مسعود وجود دارد، رنگ و بوی عاشقانه به خود نمی گیرد بلکه زیر پرچم جاهلیت همچنان در مسیر اشتباه حرکت میکند. فیلم نشان دهنده جاهلیت است و برای پنهان کردن مخالفت خود با آن، داستانی عاشقانه را روایت میکند که و...
برای مطالعه کامل این یادداشت به مجله سینمایی برداشت بلند مراجعه نمایید .