دوز بالای مصرف ماریجوآنا فیلمِ کوتاهی از میلاد داوری دولتآبادی شکل نهفته آسیبپذیری جامعه در مواجهه با فلسفه و تراژدی است. جوانانی که از سرِ ناچاری مصرف میکنند یا جوانانی که برای تفریح مصرف میکنند؟ مسئله اصلی داوری دولتآبادی در این فیلم چنین است؛ البته نباید از بازیگرفتنِ خوب الهام فولادوند در مقام یک مشاور غافل شد. فیلم از نظر تکنیک همهچیز تمام است و آنچه در این اِشِل نهفته، میزان تجربهورزی کارگردان در این زمینه خواهد بود. داوری دولتآبادی برای سینمای کوتاه اصفهان تلاش بسیار کرده و این تلاش و تجربه را میتوان در «گوشت تلخ» یا اثر بلندِ «منهای خروج» مشاهده کرد اما فارغ از تلاشهای او نه به عنوان یک همکلاسی بلکه به عنوان یک فیلمبین جدی بر این باورم که ما در سالهای بعد نامهایی مانند: الهام فولادوند و میلاد داوری دولتآبادی را بسیار خواهیم شنید. فیلمِ «پلتفرم» به کارگردانی گالدر گازتلو-اوروتیا به مراتب مرا به یاد «دوز بالای مصرف ماریجوآنا» انداخت. اگرچه جهانِ خوابآلود و وهمی داوری دولتآبادی را نمیتوان با کوشش بدِ دراماتیک اوروتیا مقایسه کرد اما به طور کلی تاثیرِ یک فیلم اسپانیاییِ کمونیسم را بر اندیشههای سوسالیسمی داوری دولتآبادی میتوان دید. فیلمِ مورد بحث نه حرفِ سیاسی نابلدانه میزند و نه الکی شعارهای روشنفکری میدهد، بلکه کاملا بر این باور است که دیجیتالیتهی تصویر میتواند فُرم ایجاد کند و قاعدتا هم این ایمان را به تصویر کشیده است؛ درست برعکسِ گفتهی مخملباف که فکر میکرد تکنولوژی دیجیتال خیلیها را فیلمساز کرده، اکنون میبینیم که دیجیتال به کمک باورهای خیالی یک فیلمساز آمده و اصلا نیازی نیست که عشق به سینما را در تکنولوژی خلاصه کنیم و...
برای مطالعه متن کامل کلیک کنید.