ویرگول
ورودثبت نام
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۹ ماه پیش

نقدی بر نمایش بر پهنه دریا

بر پهنه دریا به کارگردانی مهزیار رضویان که در مجموعه فرهنگی هنری فرشچیان تا 30 دی‌ماه روی صحنه است یک آنتاگونیسم در برابر ایدئولوژی جمعی است. قبل از اینکه بخواهم درباره نمایش اظهار نظر کنم باید این توضیح را دهم که به شدت این نمایش مرا به یادِ «خوکدونی» پازولینی انداخت و ما باید این مهم را قدر بدانیم که وقتی یک اثر می‌تواند ارجاعی درون متنی و مابه‌ازیی فرای آن داشته باشد یعنی دراماتورژی تحسین برانگیزی داشته. «بر پهنه دریا» اولین نمایشی بود که در تاریخ زندگی‌ام با کارگردانی پیروزفر در تهران دیدم. امروز اگرچه خاطرات غیرارادی من آنچان که انتظار داشتم برآورده نشد اما خوانشی که از متن شده بود را دوست داشتم. صحنه‌ای که با توجه به حجم کم سعی کرده بود، مخصوصا در بک‌گراند و چگونگی عبور ماه، همه جرئیات را داشته باشد و بازی‌هایی که باید بیشتر دیده شوند. این توضیح را باید بدهم که من روابط عمومی اثر نیستم و هرگز اگر محصولی را دوست نداشته باشم هرچه هم هندوانه زیر بغلم بگذارند باز هم کارساز نخواهد بود اما باید اعتراف کنم سعی کارگردان برای نزدیک شدن به نفسِ کار و کوشش عوامل در موازات آن یک نقد صریح به جامعه‌ای که به شدت دارد شبیه به «قلعه حیوانات» اُوروِل می‌شود، است. ما داستان در نمایش می‌بینیم و این مهم‌ترین فاکتور تئاتر است. ما خرده جنایت‌هایی را می‎بینیم، مانند: مداد داشتن و بروز ندادن، تمارض به استیصال از سوی یکی از ساکنین و در انتها او است که می‌گوید من غذاهای داخل چمدان را دوست نداشتم و...، اگرچه جزئیات نمی‌توانند یک مفهوم کلی خوب تولید کنند اما همین جزیئات هستند که و...

برای مطالعه متن کامل کلیک کنید.

بر پهنه دریامهزیار رضویانآزاده رضاییعلی رفیعی وردنجانیتئاتر اصفهان
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید