علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۶ ماه پیش

نقدی بر گرایش انیمیشن کشتی نوح

کشتی نوح به کارگردانی Alois Di Leo و Sergio Machado بهانه غرب برای مبارزه با یگانه پرستی و شناخت خدا است. این انیمیشن که جذابیت‌های بصری بالایی در حوزه بینایی برای کودکان، اعم از رنگ‌ها، کاراکترها و کِشمَکش، برای مخاطب هدف ایجاد می‌کند؛ به خوبی بلد است چگونه می‌شود تفکر بنیادین کودکی را قلقلک داد تا به نتیجه دلخواه رسید. در داستان این انیمیشن دو موش را داریم که هنرمندند و هم‌جنس، بعد می‌بینیم که خیلی راحت برای سوار شدن بر کشتی نوح زنانه پوشیده‌اند، بعد نوح که کشتی‌اش را از حیوانات پُر کرده و... ساخت چنین پروژه‌ای در پرتقال و برزیل یک فرار از بحرانِ هالیوودیسم و عدم اعتماد مخاطب هدف به کمپانی‌هایی چون: پیکسار، دیزنی و... است. حرف بزرگِ اجتماعی زدن برای جوامعی چون ایران که شدیدا تحت تاثیر مدیای غرب است کار راحتی خواهد بود اما تولید آن هزینه هنگفتی دارد که مشخصا آمریکا قطعا دیگر توان مرتفع ساختن چنین خواسته‌ای را ندارد. از سوی دیگر ما با غرب‌گرایی و نادانی طرفیم. یعنی پدرها و مادرهایی در جامعه خودمان داریم که برای سرگرم کردن فرزندان خود مدیای غربی را در دسترس آنان قرار می‌دهند و بعضا حتی همراهیشان هم می‌کنند بی‌آنکه متوجه شوند بعدها همین عملکرد باعث ایجاد انقطاع نسلی خواهد شد. مردها و زن‌های آینده جامعه ایران در چارچوب اندیشه‌ی خود، دیگر به این نکته نمی‌اندیشند که اگر ناخدای کشتی نوح بودند و...

برای مطالعه متن کامل کلیک کنید.

کشتی نوحنقد فیلمنقد انیمیشن
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید