لئو اثری از رابرت اسمایگل که بیشتر فعالیتش در ژانر کمدی توهین کننده بوده و آدام سندلر همواره یکی از طرفداران و هنرمندان حاضر در کارهایش است، فیلمی به غایتِ «دیوار» پینک فلوید تاثیرگذار و مدرن است. شناخت سیستم آموزش و در امتداد آن نقد آن سیستم به پیشرفت فرهنگی –رسانهای منجر خواهد شد. هنگامی که از انیمیشن و مشخصا اثر مذکور صحبت میکنیم، درباره میزانی از تاثیرگذاری یک محصول رسانهای حرف خواهیم زد که در جمیع جهات بر ذهن بیننده غلبه میکند. شاخصه اصلی انیمیشنهای هالیوودی در انتقاد کم و سرگرمی زیاد به وسلیه رنگها و داستانی جوان پسند است؛ اینبار اما شاهد نقد بیشتر و داستانی نوستالژیک هستیم. «لئو» تنها نام یک مارمولک نیست که برای سرگرمی دانش آموزان در شیشه نگهداری شده و آدام سندلر صداپیشه او است. این اثر تاریخ 70 ساله سیستم آموزشی را نقد میکند سیستمی که هرچه نقد شود باز هم جای ایراد در آن دیده خواهد شد. اشتباه نکنید این ایراد به معنای عدم یا تفکیک فرهنگی در واحد مذکور نیست بلکه از آن رو که نقد منجر به پیشرفت خواهد شد پس انتظار میرود این مارمولک همانند «رنگو»، گور ورینسکی، کلانتر یک شهر باشد و نظارهگر چگونگی آموزش به دیگران. وقتی سینما ارتباط ذهنی خود را با کودکان قطع میکند و ادراک آن فرای تجربه زیسته آنان است، پویانمایی دست به کار میشود. این گزاره به معنای آن است که اگر شعور و تجربه در کنارهم اثری را خلق کنند باید ستوده شود. این دو مهم را در «لئو» میبینیم اگرچه به شخصه با ژانر فعالیتی اسمایگل مشکل دارم اما باید این نکته را در نظر بگیریم که شاید کسی که در حال توهین کردن از روی آگاهی است و میخواهد به ما ضربه زند تا ما را بیدار کند. این پروسه اگرچه هیچجایی در «لئو» ندارد اما و...