ویرگول
ورودثبت نام
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۶ ماه پیش

نقد سریال افعی تهران

افعی تهران ساخته سامان مقدم سریالی است که می‌تواند با هر قسمت رشد مفهومی پیدا کند. اگرچه ما تنها با یک قسمت نمی‌توانیم قضاوت کاملی داشته باشیم اما از آنجایی که شخصیت فیلم، پیمان معادی، روبه‌روی روانشناس اعتراف می‌کند و این مفهوم به مسئله اول همه فیلم‌سازان ایرانی تبدیل شده، که برایم چرایی مهم‌تر از چگونگی است. این چرایی مهم‌تر بیشتر فیلم و فیلم‌نامه را به شکل ژورنالیستی پیش می‌برد و اجازه ایجاد کشمکش‌های دراماتیک را به قصه نمی‌دهد. سینما برای نمایش چگونگی ساخته شده است. این برای بیننده نباید مهم باشد که چرا آقای فیلم‌ساز به دنبال «افعی تهران» و قربانیان او است؟ این باید به مراتب مهم‌ شود که چگونه یکی از اهداف آقای منتقد که در سالن تئاتر خوابش می‌برد، این است که تا قبل 50 سالگی فیلمش را بسازد. منتقد با مراجعه به گیشه پولش را پس می‌گیرد و یا جلوی روانشناس رک و صریح صحبت می‌کند که اینها هیچ‌کدام ضریب شخصیتی فرد نیستند اما فیلم‌ساز حتی با تیتراژش اصرار دارد که بگوید، فیلمم ارتباطی ضمنی با «هفت» فینچر یا «پرسونا»ی برگمن دارد. طرح، یک ایده خوب دارد. این ایده با نمایش منتقدانه نویسنده و فیلم‌ساز روبه‌رو شده. این مواجهه در اجتماع و فرهنگ ساخته شده و اصلا خوب نیست. کنجکاوی آقای منتقد یا نویسنده بیشتر از او شخصیتی ژورنالیستی ساخته تا یک فیلم‌ساز ماجراجو در همین راستا فیلم جلو می‌رود و خبری که بعدها مثلا تهیه کننده جلوی تئاتر شهر به او می‌دهد که فیلمت ساخته خواهد شد و...

برای مطالعه کامل متن کلیک کنید.

افعی تهرانپیمان معادیعلی رفیعی وردنجانینقد فیلمنقد سریال افعی تهران
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید