ویرگول
ورودثبت نام
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

نقد سریال دفتر یادداشت

دفتر یادداشت ساخته کیارش اسدی‌زاده یک جنایت بی‌دقت در حوزه کمدی و جنایی است. تلفیق کمیک و یا طنازی عطاران و معجونی، نتیجه‌ی پت و مت، لورل و هاردی یا نمونه وطنی آن: جمشیدی و درخشانی را نخواهد داد. این دو بازیگر به اندازه‌ای به کاراکتر تشخص طنز می‌بخشند که واقعا نمی‌توان دید در یک کاخ دو پادشاه وجود داشته باشد. اولین برخورد من با متن فیلم‌نامه این سریال از دیالوگ‌های دوست ایرج، معجونی، شروع می‌شود. ما وقتی از اثری در قاموس یک رسانه صحبت می‌کنیم باید میزان تاثیرگذاری آن بر روی مخاطب را در نظر بگیریم. به عنوان مثال در قسمت اخیر «دفتر یادداشت» می‌‌شنویم که دوست ایرج با کنایه می‌گوید زود تمومش کن، در حالی که چندی بعد مینا ساداتی با ژست یک مدیر، پاسخ می‌دهد و... . روند داستانی برای مخاطب پلتفرم‌ها و سریال‌ها اهمیتی در این فکت‌ها پیدا نمی‌کند. استفاده از چهره‌هایی که شناخته شده‌اند و هرلحظه ممکن است دیالوگ یا حرکتی عجیب غریب را بروز دهند در سینمای خانگی عادی شده. بیننده نمی‌تواند داستان فراموش‌کاری یک پوآروی وطنی را در ذات رضا عطاران باور کند و دلیل آن قطعا این موضوع است که جنایت هرگز با کمدی آبش در یک جوی نمی‌رود. مرگ برق کار و معمای زنش به تدریج در داستان پررنگ می‌شود اما این رنگ با پیرنگ متن همخوانی ندارد. البته که همچنان معتقدم تماشای سریال کاری است صرفا سرگرم کننده و هنگامی که در کنار خانواده، مشخصا «دفتر یادداشت»، آن را می‌بینیم لذتش چند برابر می‌شود، اما باید این موضوع را در نظر گرفت که مثلا وقتی ما «زخم کاری» مهدویان یا «دفتر یادداشت» اسدی‌زاده را دنبال می‌کنیم، صرف سرگرمی این کار را انجام می‌دهیم یا به دنبال آن هستیم که و...

برای مطالعه کامل متن کلیک کنید.

دفتر یادداشتنقد سریال دفتر یادداشتنقد دفتر یادداشترضا عطارانعلی رفیعی وردنجانی
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید