علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۱۰ ماه پیش

نقد فیلم آکوامن و پادشاهی گم شده

آکوامن و پادشاهی گم شده را دوست نداشتم. فیلمی به کارگردانی جیمز وان که از بدو شکل‌گیری متوجه آن خواهی شد چرا ساخته شده. ترکیب امبر هرد و جیسون موموآ هم اصلا خوب نیست. دیگر سینما گوشش از داستان‌هایی که تو پدر من رو کشتی و حالا زنده‌ام تا انتقام بگیرم پر شده. حقیقتا سینمای مارول و دی‌سی را نمی‌توان عضوی از تراژدی یا کمدی دانست؛ چرا که هدفش صرفا صنعت است و حتی بیننده هم برایش مهم نیست که چه محصولی او را سرگرم کرده. سرگرمی به زور چهره، تکنولوژی، کلیشه و قهرمان بازی اسمش افیون است. دیگر نباید نگران آن باشیم که هوش مصنوعی چه بر سر سینما یا حتی داستان خواهد آورد چرا که هوش مصنوعی در حال تغییر دادن ذائقه‌ها و حتی فرهنگ‌ها است و در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که هیچ هوشی توانایی سرگرمی مخاطب را به اندازه هوش مصنوعی نخواهد داشت. ما تکیه‌گاهی به نام خیال در سینمای برگمان داریم، در سینمای هیچکاک خلاقیت و تعلیق می‌بینیم، با این‌که من سینمای هیچکاک را دوست ندارم، در سینمای کیارستمی خودمان، مسئله و انسانیت را شاهدیم اما واقعیت هرچه می‌گردیم در سینمای امروز هالیوود چیزی به غیر از زرق و برق و تکنولوژی‌ای که به خوبی مورد استفاده قرار می‌گیرد نمی‌بینیم. اسکورسیزی، نولان و دیگران صرفا گردانندگانی برای جشنواره‌ هستند و این اواخر گرتا گرویگ هم خوب شکلک فیمینیستی در می‌آورد. «آکوامن و پادشاهی گم شده» کجای سینما قرار می‌گیرد که و...

برای مطالعه متن کامل کلیک کنید.

هوش مصنوعینقد فیلم آکوامننقد فیلمعلی رفیعی وردنجانیامبر هرد
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید