آیههای زمینی به نویسندگی و کارگردانی علی عسگری و علیرضا خاتمی جامعهای غلو شده و چهرهای کریه از ایران میسازد که نامردانه برای جایزه گرفتن از دستِ غربیها تلاش کرده. فیلمی پر از شعار و البته سوءاستفادهگر از یک وضعیتِ ناهنجارِ فرهنگی که حتی جرات مبارزه کردنِ مرد و مردانه را با یک اندیشهی واپسگرا ندارد و مدام خود را پشت دوربین پنهان میکند، چگونه تنها نماینده سینمای ایران، سال گذشته، در جشنواره کن شده؟!. دوربین را ثابت میگذاریم، دختری را وادار میکنیم که دوستیاش با یک پسر را لو بدهد، بعد او را خیلی با معرفت نشان میدهیم که سرحرفش میماند و به مدیر مدرسه حالی میکند که او را در پارک در حالی که تنها نبوده دیده و فیلم گرفته و...، دوربین را ثابت میگذاریم و پسری را نشان میدهیم که حاضر است برای گرفتن گواهینامه رانندگی آن هم با مدت کم جلوی کسی که او را مواخذه میکند، لباسش را در بیاورد و... دوربین را ثابت میگذاریم و تفتیش عقاید کسی را نشان میدهیم که برای استخدام یک کارگر اصولِ دین میپرسد و... این دوربین ثابت گذاشتنها بلدیِ ساختنِ فیلم از سوی کارگردانان را نشان نمیدهد بلکه نشان میدهد چگونه نسلی که با شبکههای فارسی زبانِ معاند بزرگ شدهاند در برابر تاریخ و عقبهی خود لجوجانه و بچهگانه میایستد. باید اعتراف کنیم که فیلمی اپیزودیک که حالا خیلی هم حساسیت بیننده ایرانی را برمیانگیزد در بسیاری از لحظات حرف درستی میزند اما این حرف درست هیچربطی به سینما و درام و شکل قصهگفتن در آن ندارد. حرف درستی که میتوان آن را در روزنامه خواند یا در وبلاگی منتشر کرد چرا باید به سینمایی شدنِ خود اصرار کند و...
برای مطالعه کامل متن از لینک زیر استفاده کنید.
https://longtake.ir/mag/?p=25438
برای مشاهده ویدئوی مرتبط از لینک زیر استفاده کنید.
https://aparat.com/v/ijw0i1r