انواع مهربانی ساخته یورگوس لانتیموس حالتِ تدافعی از یک روشنفکر بازیِ فردی است که منتج به فراموشی و قصور خواهد شد. سینمای لانتیموس از نظر تئوری یک سانتیمانتالیسمِ جنسی است که ارزشِ دراماتیک خود را نمیداند. این سینما هم دوستداشتنی است و هم دوستنداشتنی. سینمایی که داستانهایی مجهول از فرافکنیهای اُبژکتیو از «بهترین دوست من» تا «بیچارگان» را در خود دارد و در بسیاری از فکتهایی که ادا میکند شناخت نسبی و تقلبیای از فلسفهی هستی ارائه میدهد. مسئله دقیقا همینجا است؛ پرترهای از پرسوناژها در داستان میبینیم که نمای آن از دور زیبا است و از نزدیک زشت. زشت به معنای دوستنداشتن و زیبایی کمتر و نه به معنای شخصیتپردازیِ ضعیف. داستانِ اپیزودیکِ «انواع مهربانی» از ضعفِ ارتباطی یک مجموعه رنج میبرد. مجموعهای که هدف واحد همهی آن شکل فداکاری برای خود یا دیگران است که شمایلی مقدس از نمونههای این اشکال ارائه داده. در بخشِ اول "مرگ ار، ام، اف" نوعی از ویژگیهای رفتاری و خودکامهی شخصیتها باعث بوجود آمدن کمدیهای موقعیت در برخوردِ با انواعِ داستانگویی خواهد شد. ضد پیرنگهایی که منظورِ مشخصی از تردیدهای فرهنگی در آزادیهای جنسی ندارد و ریتمِ موسیقی در آن، که یک جاهایی تناقضاتِ استیصالی مخاطب در مواجهه با آثارِ باخ را به چالش میکشد و حتی یک جاهایی بیننده را به یادِ «چشمانِ کاملا بسته» کوبریک میاندازد، کمکی به صداهای بهمنوارِ ناشی از یک جهش نخواهد کرد و...
برای مطالعه کامل متن از لینک زیر استفاده کنید.
https://longtake.ir/mag/?p=25300
برای تماشای ویدئوی این نقد از لینک زیر استفاده کنید.
https://aparat.com/v/hoo2i98