اولین طالع نحس به کارگردانی آرکاشا استیونسون فیلمی است در ستایش حشویاتِ اثری که پایهگذار آن دیوید سلتزر بوده و ریچارد دانر آن را ساخته. رسالت سینما قصهگویی در فُرمِ تراژدی و کمدی است و جنبههای دیگری که از آن تماشا میکنیم دارای محتوایی هستند که عملا ویژگی اصلیشان سرگرمی خواهد بود. ژانر وحشت نمونهی دست و پا بستهای از این رسالت رسانهای است که مدیومهای مکاشفهگر و مقولات جدی را شامل میشود. «اولین طالع نحس» از همان سکانس ابتدایی که تابلویی از مریم مقدس را برای نصب بالا میکشد، میشکند، بر سر پدر روحانیِ تازه اعتراف کرده میریزد و... یک نتیجهگیری سطحی از اعتقادات و باورها دارد. دین بازیچهای شده برای ارائه فُرم از سوی سازندگان و این فُرم به هر نحوی خرافاتش را وارد داستانهایی میکند که نتیجهای ضد آن از سوی مخاطب معنا خواهد شد. مسئله دقیقا همین جا است که خرافات تا چه اندازه میتوانند دستمایهای برای داستانها و ژانرهای سینمایی شوند؟ طبیعتا خرافات در دین وجود مضمونی یافتهاند که کشف آنها به خلق ژانر در سینما تبدیل شدهاند. به عنوان نمونه: «بچه رزماری» رومن پولانسکی، «جن گیر» ویلیام فریدکین و حتی «تردید» جان پاتریک شنلی، آثاری هستند که شک شخصی نویسنده نسبت به وجود مقولات در دین را بدوش میکشند. از سویی دیگر ما با جهانی پُر از عادت مواجه خواهیم شد که در آن اندک استعداد نویسندگی نیز وجود ندارد و...
برای مطالعه کامل متن از لینک زیر استفاده کنید.
longtake.ir/mag/?p=25256