علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۹ ماه پیش

نقد فیلم بیچارگان

«بیچارگان» یورگوس لانتیموس فیلم خوبی است. از بازی اِما استون نمی‌شود تعریف کرد چرا که شخصیت در فیلم تعریف کردنی است؛ آنچه هم این پرسوناژ را جذاب کرده واکنش دیگران و چگونگی رویدادن آن خواهد بود. فیلمبرداری اثر را دوست ندارم. استفاده از لنز واید، چشم بسته، سوژه ضمنی و برداشت آزاد از دکوپاژها چیزی را به بیننده ثابت نمی‌کند. از سوی دیگر دوربین به منطق روایی قصه ضربه زده. کمدی سیاه معنایی در سینما ندارد و سو استفاده انسان از دست‌ساخته خود یا ساده‌لوحی، کمدی به حساب نمی‌آید اما فکت دوست داشتنی فیلم لانتیموس معماری گوتیک است که به سبکی از کوبیسم در علم پزشکی تبدیل شده. از ابتدایی‌ترین حبابی که ویلیم دفو با دهانش سر میز غذا درست می‌کند این فکت را می‌پذیریم و در ادامه به این باور می‌رسیم که سینما یک خیال است نه یک باور. ما جهانی انتقادی را در فیلم باور می‌کنیم که بیشتر به نئوعلم شبیه شده تا علم مدرن.انسان چه تفاوتی با حیوان دارد؟ انسانی که می‌اندیشد یا حیوانی که توانایی اندیشیدن ندارد؟ حقیقتا «بیچارگان» ربط منظوری به این موضوع پیدا نمی‌کند اما به مراتب وقتی انسانی در قامت یک پزشک انسانی دیگر را معالجه می‌کند برای چه است؟ ما ساده‌لوحی شخصیت را به‌پای تجربه اندکش از زیستن نباید بگذاریم بلکه این زودباوری و عقب‌ماندگی و...

برای مطالعه متن کامل کلیک کنید.

فیلمنقد فیلمنقد فیلم بیچارگانبیچارگانعلی رفیعی وردنجانی
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید