ویرگول
ورودثبت نام
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانینویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ روز پیش

نقد فیلم ترون

ترون: آرس به کارگردانی یواخیم رانینگ نفس‌های به شماره اُفتاده‌ی دیزنی را بازتاب می‌دهد. این فیلم با تلفیقِ تخیلِ «جنگ ستارگان»، جرج لوکاس، و علمِ موجود در «اُدیسه فضایی» کوبریک، نمایشی ضعیف از پرداخت انسان در فضا و چگونگیِ درگیریِ او با زمان، که تا به امروز به باورِ من نمونه‌ی اعلای آن را در «در میان ستاره‌ای» نولان می‌بینیم، به بیننده ارائه می‌دهد. این نمایش جذابیت‌اش به استفاده از روانشاسیِ رنگِ سرخ و زرق و برق هالیوودی است. درام در این فیلم نه به اندازه‌ی «پلیس آهنی» پل ورهوفن، دارای مضامینِ انسانی است و نه کنترل یک اَبَر انسانِ مُتَکّی به هوشِ مصنوعی که با چندمیلیارد خط کُدنویسی شده را به دستِ او داده. انسان‌همانیْ معنای اَبزورد خود را در آینده، در حالْ آفریدنِ سینما، از دست می‌دهد. سینما خاصیّت‌اش در حالْ پنداشتن همه‌ی گذشته و آینده است و تارکوفسکی که به باورِ من بهترین تأویلِ زمانی در آن را ارائه داد می‌گوید: سینما تنها جایی است که در آن زمان متوقف می‌شود. در واقع شاید این حقیقت پذیرفتنی شود که آینده‌ی انسان دستِ کُدهایی می‌اُفتد که خودش نوشته و...

متن کامل را در مجله سینمایی برداشت بلند بخوانید.

ویدئوی مرتبط را در کانال آپارات من ببینید.

هوش مصنوعیتروننقد فیلمسینمادیزنی
۰
۰
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید