علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۸ ماه پیش

نقد فیلم تلماسه | کاریکاتور موهن

تلماسه (DUNE) ساخته دنی ویلنوو یک تئوری آکادمیک جذاب سینمایی دارد که برای ساخت آن باید ایستاده دست زد اما این فُرم نه به واسطه رمان فرانک هربرت که همچنان معتقدم: ای کاش لینچ نا اُمید نمی‌شد و ادامه آن را می‌ساخت، بلکه به واسطه جهان ملیخولیاییِ فرضی، یک جنگ ستارگان سوخته است. «تلماسه» تا جایی بیننده را شگفت‌زده می‌کند که اصراری بر ایجاد منجی برای جهان فرضی خود نداشته باشید. این پافشاری نه با نام مقدس «مهدی» ساخته خواهد شد و نه توسط چهره مظلوم‌ صفت تیموتی شالامی در فیلم. از سوی دیگر همراهی زندیا با او و نبردهای صلیبی‌اش با اهریمن یک ژانر پادشاهی ساخته که درک دینی و اعتقادی در فیلم را زیر سوال می‌برد. ویلنوو یک فیلم استثنایی در کارنامه خود دارد و آن «دشمن» با بازی جیلنهال است. ما در تئوری از این فیلم‌ساز نوآوری می‎‌بینیم و پشت این دستاورد قطعا خوانش کافکا و کافکایسم وجود دارد اما نمی‌توان باور کرد که مثلا این ایدئولوژی به یک منجی معتقد و یا علمی باشد. «تلماسه» تخیلی‌ترین فیلم دوران سینما است که از لابه‌لای رنگ‌ها روایت می‌شود. اگرچه خیال، موتور محرک علم است اما نباید فراموش کرد که هرگاه این ابزار به توهم و تفرقه افکنی منجر شد و...

برای مطالعه متن کامل کلیک کنید.

فیلمنقد فیلمکاریکاتور
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید