جوکر: جنون مشترک یک سیرکِ منقلب کننده و ترحمبرانگیز از تاد فلیپس است که هیچبویی از شهرتِ قسمتِ اولش نبرده. همواره بر این عقیده بودهام که ما وقتی دو میزان از یک اثر موسیقایی را گوش دادیم و احساسی از آن دریافت کردیم با توجه به سلیقهمان نسبت به دنبال کردن آن، تا انتها یا خیر، تصمیم میگیریم، سینما هم چُنین رفتاری با بینندهاش دارد. دو سکانس از یک اثر سینمایی کافی است تا بفهمیم با چه مقولهای مواجهیم. به چند سکانس ابتدایی فیلم توجه کنید: ابتدا با آرتور، فینیکس، را میبینیم که زندانی است و ظرفی که حاویِ دفع انسانی در دست گرفته را مانند دیگران تخلیه میکند، این سکانس همراه میشود با یک موسیقی منحرف کننده و مخوف که شخصیت را برای ما مهم جلوه میدهد بعد «پرواز بر فراز آشیانهی فاخته» میلوش فورمن، را به یاد ما میآورد، آرتور قرصها را میبلعد و برای اثبات آن زبانش را جلوی افسر بیرون میآورد. در سکانس بعد اولین مواجههی او با گاگا روی میدهد. ما گاگا را میبینیم که در گروه همسرایان ایستاده و در حالیکه این بخش از حفاظتِ کمی برخوردار است از اتاق خارج شده و به نشانهی کشته شدن توسط اسلحه برای فینیکس فکت میآورد که یعنی من تو را میشناسم و... در همین چند سکانس ابتدایی مشخص میشود که فیلم برای قصهاش پرده اول و دوم تعریف نکرده بلکه بر پردههای گذشته تاکیدی خواهد داشت. اصلاً نمیفهمم چرا وقتی فینیکس از زندانی به زندان دیگر قرار است منتقل شود و زندانبانها همه چترهاشان را باز میکنند تاد فیلیپس برای جلب توجه و ترحم بیشتر از اسلوموشن استفاده کرده. من همواره این عقیده را دارم که راجع به دو اثر هرگز ننویسم. اول اثری که خیلی خوب است و من توان نوشتن درباره آن را نداشته باشم، مانند قسمت اول «جوکر»، دوم اثری که خیلی بد است و نمیشود راجع به آن اظهارِ نظرِ سلیقهای کرد و...
برای مطالعه متن کامل از لینک زیر استفاده کنید.
https://longtake.ir/mag/?p=25408
برای مشاهده ویدئوی مرتبط از لینک زیر استفاده کنید.
https://aparat.com/v/rjl6muo