علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۱۰ ماه پیش

نقد فیلم روزهای عالی

روزهای عالی یک فیلم در جست‌وجوی شخصیت به شاعرانگی ویم وندرس است. ذات آلمانی این کارگردان در مواجهه با شخصیت قصه یک رویداد متنی است که در آن هرمنوتیکی از جنس فوکو نمایان شده. وقتی یک اثر در مدیوم سینما قرار است شخصیتی را قصه‌گویی کند باید حواسمان باشد که فیلمنامه دارای پیرنگ‌های فرعی نشود. ویم وندرس که تحت ستایش هیدئو کوجیما، این بازی ساز چیره‌دست ژاپنی، قرار گرفته نیازی به ستایش من، مشخصا در این اثر، ندارد اما وقتی حال و هوای کار او را با سایر رقبای حاضر در اُسکار 2024 مقایسه می‌کنم باید این اعتراف را داشته باشم که سینما برای شگفتی آفرینی نیازی به کارهای خارق‌العاده از جنس «اُپنهایمر» یا حتی «قاتلان ماه گل» ندارد، همین که شخصیتی را نشان دهیم که چگونه از شستن توالت‌ها، کارهای روزمره، و حتی تراشیدن ریش‌هایش لذت می‌برد یعنی ما قصه گفتن را بلد هستیم. کارگردان باید حواسش باشد چگونه یک شخصیت از فرم ذهنی او بیرون نخواهد زد و ویم وندرس واقعا کارگردان حواس جمعی است. آنچه در این قصه مهم است و بنظرم کلاس درسی است برای علاقه‌مندان به فیلم‌سازی این است که چگونه تجربیات گذشته یک شخصیت باعث می‌شود او از حالِ خود با مطالعه کتاب و گوش دادن به موسیقی، لذت ببرد. فکر می‌کنم وقتی ذات قصه‌ای بگوید من شاعرانه‌ام آن را باید ویم وندرس کارگردانی کند. ما با فکتی از کارگردان مواجهیم که اخلاق و اخلاقی بودن قصه برایش زیاد مهم نیست اما این رویدادهای مستتر شده در متن به ما ثابت می‌کند قصه تا چه اندازه اخلاقی است. در جهانی که زندگی می‌کنیم قصه‌ها کجای رویدادهای زندگی ما هستند؟ و...

برای مطالعه متن کامل کلیک کنید.

ویم وندرسنقد فیلم روزهای عالیperfect daysعلی رفیعی وردنجانیروزهای عالی
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید