علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۵ ماه پیش

نقد فیلم نیمه تاریک ماه

نیمه تاریک ماه ساخته حسین قناعت یک ضعفِ بزرگ در ساختار خود دارد و آن فرار کردن از واقعیت است. فیلمی که به دفعات سوال ایجاد می‌کند و هربار همان سوال، نقطه ضعفِ ساختاری فیلم خواهد شد. فلاش‌بک در یک اثر سینمایی نباید بهانه‌ای برای گنجاندن قصه در فرم و ایجاد کشمکش در حوادث باشد بلکه کاربرد فلاش‌بک یادآوری نکته‌هایی است که به کمک آن می‌توان سوالات قصه را پاسخ داد. در فیلمِ «نیمه تاریک ماه» با یک فلاش‌بک بزرگ روایی روبه‌رویی‌ایم که گذشته و آینده زمان در داستان را درگیر خود کرده و اکنونی که از خانواده می‌بینیم پُر از ابهام است که چرا؟ این چرا هرگز تبدیل به چگونه نمی‌شود. سینما باید به ما نشان دهد مادر خانواده چگونه برای حفظ ارزش‌های جامعه‌ی کوچک خود ایثار می‌کند نه فقط ما شاهد ترسِ مادری باشیم که دوست ندارد دخترش درد کشیدن یا صورت کبود و سیاه او را ببیند و این بهانه‌ای شود که بی‌هوا و بدون مقدمه از همسرش تقاضای طلاق کند. اولین شبهه‌ای که برای هر بیننده‌ای پیش می‌آید این است که حتما فرد دیگری وارد زندگی او شده و حتی مولف این پیچش را مانند اسپیلبرگ در «خانواده فیبلمن» با مرور خاطرات توسط ویدئویی ضبط شده از سفرها، ایجاد می‌کند؛ اما هیچ‌کدام این‌ها باعث نمی‌شود ما ترسِ از خاطرات را با فوبیای شخصی مقایسه کنیم و به مادر خانواده حق دهیم و...

برای ماطلعه کامل متن از لینک زیر استفاده کنید.

longtake.ir/mag/?p=25219

نقد فیلم
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید