پدران ساخته سالم صلواتی یک نقدِ سالم به فرهنگی است که شدیداً نیاز به بروزرسانی و حرکتِ روبه جلو دارد. فیلمْ حاصل اندیشهای برآمده از دلِ فرهنگ و جامعهی ایرانی است. اگرچه این دو عُنصر شدیداً مکملی برای یکدیگر هستند امّا ذات حرکتی آنها در زمانْ نوعی کُنش به ماهیتِ مدرنیته به حساب میآید. من به عنوان مخاطب کُنِشِ درستی از مولفْ در این فیلم میبینم. رفتاری که علاوهبر رعایت قوانین آکادمیک سینما، قواعد فرهنگی و نقدِ فرهنگی بر آن را، فهمیده است. بازیِ گلاره عباسی در «پدران» الگوریتمی از یک مادرانگی در خود دارد که به مراتب از بازیِ شاکردوست در «بیبدن» مرتضی علیزاده، زیباتر است؛ گرچه ما آکسانگذاری و پایانبندی سمپاتیکی از این مادر در فیلم نمیبینیم. از نظر فُرمی نیز دایرهای که پرسوناژهای فیلمنامه مانند تله در دام آن اُفتادهاند قدرت قضاوت کردن را از تماشاگر میگیرد. منتقد درهنگام و بعد از تماشای یک اثر در حالِ قضاوت کردن در مورد آن است. ما تا پایان فیلم متوجه آن نمیشویم که این ارتباطِ دوستانه و کهن میانِ سینا و مانی بوده که ثانیفر و هاشمی را انداخته وسط یا اینکه: مانی که خواهرِ سینا دوستش داشته و بعد متوجه آن ارتباط دانشگاهیِ دوستانه میان او و یک دختر، که ظاهراً قرار بوده با هم ازدواج کنند، شده پس چه میشود؟ و این وسط ما نمیفهمیم بالاخره کلاه سرِ یک دختر بوده یا یکی از آن دو پسر و...
برای مطالعه کامل متن از لینک زیر استفاده کنید.
https://longtake.ir/mag/?p=25345
برای تماشای ویدئوی مرتبط از لینک زیر استفاده کنید.
https://aparat.com/v/kbc08d7