پرویز خان به کارگردانی علی ثقفی یک درام ورزشی ضعیف و بینقطه است که وقتی شناخت از فوتبال به روایت بیوگرافی و دیگر حاشیههای سیاسی تبدیل شود، عنصر سینماتیک در آن کوچک خواهد شد. اینگونه از خودمان خواهیم پرسید چرا باید بن افلک «ایر» را بسازد یا اصلا چگونه سینما میتواند تاریخی از ورزش را روایت کند؟ البته که خواستگاهِ دو فیلم عنوان شده متفاوت است اما آنچه از پرویز دهداری در فیلمِ ثقفی میبینیم حتما و قطعا ارتباط مستقیمی با سیاست حاکم در زمان روایت برقرار خواهد کرد و اینگونه خواهد شد که وقتی «شکست ناپذیر» کلینت ایستوود ساخته میشود باید ایستاده برای بازی بوسیدنیِ فریمن دست زد. ما با توسط به سیاست به بهانهی تقویت روحیه از ورزش استفاده میکنیم تا همبستگی میان جبهه حق علیه باطل بیشتر شود و رسانه کامل سینما وظیفه دارد این همبستگی را داستانوار روایت کند؛ دقیقا کاری که ایستوود میکند، اما وقتی به تماشای «پرویز خان» ثقفی مینشینیم فقط تاثیر لجبازیهای کودکانه بر سیاست را خواهیم دید، حالا مثلا این که دهداری در بازی مقابل کویت الگوی بازیاش را تغییر میدهد از شکسته شدنهای غرورش در مسیر روایی است نه فداکاری یا ایثار. نتیجه تاثیرگذار فیلم که پیام خوبی نیز به همراه دارد این است که بازیکن و خودنمایی به تنهایی نمیتوانند تیم ملی یک کشور را به نتیجه برسانند و قطعا این تیم است که تیمی ملی را خواهد ساخت و...