
پسر انسان ساختهی سپیده میرحسینی نگاه درستی به مسئلهی دگرگونیِ روان و جسم به واسطهی تغییرات هورمنی در انسان کرده که مدیوم ِ آن را مهارتِ قضاوتِ نابود کنندهی دیگران در برخورد با چُنین فکتی قرار داده. در این قضاوتْ احساسات انسان، نه جنسیت و یا گرایشاتِ متفاوتِ او، بچالش کشیده میشود. این چالش شامل فهم نوستالژیک از یک پدیدهی منفور در فرهنگِ قاطبهی ایرانی است که گاهی واردِ حوزهی نقد و تحلیل کشیده میشود. این فیلم را میتوان در کنار «آینههای روبرو» نگار آذربایجانی، قرار داد؛ چرا که منظورِ مفهومیِ، اگرچه با زبانهای متفاوت، مشترکی دارند که میتواند به همزیستیِ در صلحِ اجتماعی منجر شود. قضاوت کردن دیگران ابداً درست نیست و بالاتر از آن وقتی است که از سوی خانواده و حتی مادر و پدر خودت هم مورد یک قضاوت و تهدید قرار میگیری و در نتیجه احساس افسردگیِ خاصی بروز مییابد که سر منشا همهی انقطاعات نسلی است. از نظر سینمایی فیلمِ هیجانزده از یک ایدهی خوب است و این هیجان را در چگونگیِ ظاهر شدنِ تیترِ فیلم در سکانس ابتدایی نمایان میکند. این بازی با کلمات است که ما انسان را جدای از هم بنویسیم که مسلماً در نتیجه هیچ منظورِ خاصّی را نخواهد رساند. بعد چرا باید فرمتِ تصویر را 4:3 انتخاب کنیم، آن هم وقتی که هیچ لزومی ندارد و فیلم میتواند برای بهتر نمایش دادن به مخاطب عریض باشد و...
متن کامل را در مجله سینمایی برداشت بلند بخوانید.
ویدئوی مرتبط را در کانال آپارات من ببینید.