علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

نقد فیلم پلتفرم 2

پلتفرم 2، گودال 2، فیلمی از گالدر گازتلو-اوروتیا شکننده و ترحم‌برانگیز است. فیلم نه‌بخاطر وجوه منفعتی از مکانیزمِ تاثیرگذاری‌اش در نسخه‌ی ابتدایی خود بلکه بخاطر فرمالیته کردن یک ایدئولوژی سیاسی، بد و نفرت‌برانگیز است. وقتی هم آن را یک مدلِ اسپانیایی مانند: میلنا اسمیت بازی می‌کند فکتی اَبَر سازشگر به ما می‌دهد که هیچ احساسِ معکوسی پذیرای جست‌وجوی زمان در یک چاله نیست. گودال هر یک ماه یک بار ریست می‌شود، من پیتزا سفارش دادم، یک جور داروی بیهوش کننده و... نشانه‌هایی است که یک فیلم ترحم‌برانگیز را بی‌خودی مهم کرده است. اصلاً روحیه‌ی یک هنرمند این شکلی نیست که مثلا در گودالی بدنبال زمان باشد. فیلم در حال بازسازیِ نوعی از یک ایدئولوژی است که حتی کارل مارکس را در یادداشت‌‎هایی که برای انقلابِ فرانسه داشته دنبال نکرده. سوءاستفاده از کودکان و ادامه‌دادن این عملِ شنیع در تیتراژ و بعد نشان دادن این پروسه که دوار است و همیشگی، ارزشی به مفهوم و فُرم اضافه نخواهد کرد. دقیقاً همان مسئله‌ای که در یادداشتی با نسخه اولیه‌ی «پلتفرم» داشتم در فصل دوم آن مسئله گسترش یافته و عادی‌سازی شده. افراد به میل خود پا به گودال می‌گذارند؟ آنها را به روز می‌آورند؟ اصلا آنها در گودال متولد می‌شوند یا اگر در دنیا خطایی از شما سر بزند به گودال برده می‌شوید؟. این برزخ نگاه داشتن بیننده همان در برزخ نگاه داشتنِ مفهومی است که یک جهنمِ قانونمند از «پلتفرم 2» ساخته و در حال مشمئز کردن تماشاگر است و...

برای مطالعه متن کامل از لینک زیر استفاده کنید.

https://longtake.ir/mag/?p=25376

برای تماشای ویدئوی مرتبط از لینک زیر استفاده کنید.

https://aparat.com/v/ntfoc84

پلتفرمنقد فیلمعلی رفیعی وردنجانیگودالتولید محتوا
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید