علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

نقد فیلم یادگار جنوب

یادگار جنوب ساخته‌ی حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری مُتلاشی کننده‌ی یک احساس سردرگُم است که به واسطه‌ی نااُمیدی از عشق ایجاد شده. فیلم به قدرت نوستالژی‌های موجود در خودش شناختی از خاطراتِ غیر ارادی به تماشاگر می‌دهد که بهترین نمونه‌ی ادبیاتی آن را در «در جست‌وجوی زمان از دست رفته» مارسل پروست می‌توان یافت. بنظر من زمان حاصل تجربیات است و خاطرات ساخته ذهن انسان. این زمان نیست که به‌مرور باعث ایجادِ احساس در موجودات نسبت به مکان‌ها و همنوعان خود می‌شود بلکه این خاطراتِ غیرارادی هستند که در ابتدا ساخته‌ی ذهنِ موجود و در ادامه پیدایش آنها به صورت فیزیکی، باعث بروزِ احساساتِ متنوع در موجودات خواهد شد. با همین فرمان ادبیاتِ گنجانده شده در «یادگارِ جنوب» فارغ از ارتباطِ مستاصل کننده رعنا، الناز شاکر دوست، و وحید، وحید رهبانی، نسبتِ مابه‌ازایی با دکوپاژ و خوانش کارگردان از داستان آن دارد. سعی کردم در «خاطرات غیر ارادی من» شکلی از این مابه‌ازا را در دوران سربازی و عشق جست‌وجو کنم اما اَبَر رسانه‌ای مانند سینما کارش این است که این نوستالژی‌ها که نیاز به یک دراماتورژی حرفه‌ای دارند را، با تکیه بر میزان‌سن و طراحی صحنه تبدیل به موجودیتِ اکنون کند. خوشبختانه سینمای «یادگار جنوب» این موجودیت را حرفه‌ای تبدیل به فُرم سینمایی کرده است. دوربین روی دست‌هایی که، مشخصاً در این اثر، برای مخاطب شکلی از معلق بودن در خاطرات را تداعی می‌کنند که گویی او بر روی عرشه‌ی کشتی است. نورها و همچنین شکل نورپردازی و بازی با اشیاء که در هنگامِ حرکتِ روبه جلوی دوربین خوانشِ ویژه‌ای از احساساتِ پرسوناژ به بیننده می‌دهند و...

برای مطالعه کامل متن از لینک زیر استفاده کنید.

https://longtake.ir/mag/?p=25394

برای مشاهده ویدئوی مرتبط از لینک زیر استفاده کنید.

https://aparat.com/v/dxs8ny6

یادگار جنوبعلی رفیعی وردنجانیالناز شاکردوستوحید رهبانیسحر دولتشاهی
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید