علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

نقد نمایش سکو به کارگردانی مصطفی شیرخانی

سکو به نویسندگی و کارگردانی مصطفی شیرخانی که تا 23 دی‌ ماه 1402 در مجموعه فرهنگی فرشچیان اصفهان به روی صحنه می‌رود، به اندازه یک نسل شریف و بی‌ادعاست. مهم‌ترین وجه متمایز این نمایش از دیگر آثار حاضر در روی صحنه بی‌ادعا بودن و زبان جامعه را شناختن است و از همه مهم‌تر آنکه می‌بینیم کارگردان در پایان آرزو می‌کند از تعداد زندانیان کم شود و به تعداد هنرمندان اضافه. ما مسئله در این نمایش می‌بینیم. مسئله‌ای که ادعای روشن‌فکری به اندازه کامو یا بکت ندارد و اندازه‌ی خود را در اجرا می‌داند. این مسئله داشتن از قصه داشتن نشات می‌گیرد. اندوه بزرگ من این بود که چرا همچون نمایشی به اندازه لیاقتش از آن استقبال نشده و تعداد اندکی که بیشتر آنها هم تئاتری بودند به تماشای اثر نشستند. در این جا باید به کار روابط عمومی و تبلیغات نمایش نقد کرد. ما روابط عمومی به مراتب قوی‌تری برای دیگر نمایش‌هایی می‌بینیم که اصلا و ابدا حرفی برای گفتن ندارند و صرفا خودنمایی و پُز روشن‌فکری روی صحنه هستند. روابط عمومی یک اثر نمایشی باید به مراتب بیشتر از خود اثر نمایشی عمل کند. باید بازیگر خوبی برای تبلیغات و دیگر مراتب اثر باشد. البته که به نظر من یک اثر خوب نیازی به روابط عمومی ندارد، اما وقتی در عصری زندگی می‌کنیم که کالای فرهنگی نامطلوب را با روابط عمومی خوب به مردم غالب می‌کنند باید از رسانه شناخت بهتری داشته باشیم. در فیلم «کله پاک کُن» ساخته دیوید لینچ نگاه فلسفی او به انسان و معنای روحانیت و دعا را می‌توان دید، اگرچه یک اثر دراماتیک سینمایی آن هم سورئال فانتری حرف‌های بیشتری خواهد داشت اما وقتی این مقیاس در ابعاد کوچک‌تر به صحنه نمایش می‌آید بروز رسانی آن در سطوح فرهنگ هر جامعه متفاوت است و...

برای مطالعه متن کامل کلیک کنید.

سکوسکو مطفی شیرخانیمصطفی شیرخانیعلی رفیعی وردنجانینقد نمایش
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید