علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

نقد نمایش گوش کن

گوش‌کن، نمایشی که به ظاهر کارگردان آن لیلا پرویزی است اما در واقعیت جمعی از دانشجویان امتحان خود را پس می‌دهند را نمی‌توان یک تئاتر نامید. نمایشی که تلاش دارد عنصر زن و زنانگی را به ساحت دیگری تلفظ کند و مدام دست ‌به دامان سگ‌کُشی بیضایی و تک گویی‌های نابخشودنی می‌شود. مسئله درست همین‌جا است که قصه اصلا آن‌گونه که بازیگرِ نمایش، پرنیان طباطبایی، نشان می‌دهد نیست. اگر در نمایش «دستمال من زیرکدوم درخت آلبالو گُم شده؟» با قصه مشکل داشتیم در این نمایش با بهم ریختگی اجرا و مدام تعویض شدن پرده‌های بی اساس روبه‌روایم که اصلا مشخص نمی‌شود زنی که برای بدهی شوهرش انقدر خود را به آب و تاب می‌زند و خود را عاشق‌ می‌داند چرا باید در آخر او را لو دهد، صرف اینکه مرد خیانت می‌کند یا در گذشته هم قبلا یک بار خیانت او را بخشیده اصلا کافی نیست. نمایش نیاز به یک بازی درونی دارد که اصل آن باید به یک تجربه هم‌زیسته تبدیل شود. اول این موضوع را روشن کنم که من منتقد تئاتر یا سینما و یا هر رسانه‌ی دیگری نخواهم بود و صرفا سلیقه‌ی خودم را که فکر می‌کنم درست است می‌نویسم از همین رو وقتی ما به عنوان منتقد به کسی نگاه می‌کنیم شناخت نقد را باید کمی بیشتر درک کنیم. اگر گفتمان تئاتری شکل نگیرد مطمئن باشید نتیجه همین روشنفکر بازی‌هایی می‌شود که در آخر ما خود کارگردان را هم نمی‌بینیم چه برسد به بازی درست از بازیگر. نکته بسیار مهم در این کار وجود افراد آکادمیک و کارکرده است. مریم علی‌اکبری به عنوان کارگردان در نمایش «تلخک» هدایت‌گر خوبی بود اما در این نمایش واقعا جایگاه او به عنوان مدیر اجرایی که جای لیلا پرویزی قرار گرفته را نفهمیدم. در «خانه خوب رویان خفته» اثری برنده جایزه نوبل نوشته یاسوناری کاواباتا می‌خوانیم و..

برای مطالعه متن کامل کلیک کنید.

گوش کنلیلا پرویزیمریم علی اکبریعلی رفیعی وردنجانینقد تئاتر
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید