علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

نگاهی اجتماعی به سینمایی اورکا

اورکا فیلمی از سحر مصیبی است که مستاصل میان ماندن و رفتن مانده. زبان درام را می‌شناسد، با دوربین دوست بوده و مبارزه کردن در داستان را خوب بلد است اما هیچ‌کدام این‌ها هیچ‌ربطی به مسئله زنان در کشور پیدا نمی‌کند. ما وقتی در داستان می‌نویسیم بر اساس یک رویداد یا زندگی واقعی یعنی می‌خواهیم نشان دهیم خیلی مسئله داشتیم که این فیلم را ساخته‌ایم؟ مصیبی که پیش از این مستند «صفر تا سکو» را در کارنامه خود درج کرده زبان استناد به مدرک را خوب بلد است اما زبان پژوهش حسی درباره آن را نمی‌داند. به نظر من سینما برای ستایش زن ساخته شده نه برای اینکه بگوییم او چه موجود ترحم برانگیزی است یا شخصیتش را نزول دهیم. سینمایی که مصیبی در «اورکا» از الهام، ترانه علیدوستی، نشان می‌دهد تصویری از یک زن است که بسیار باید به حال او دلسوزاند که چرا در چنین زمان و مکانی زیسته و چگونگی این دلسوزاندن خیلی هم اگزجره شده است.در یادداشت‌های پیشین خود به این مهم اشاره کرده‌ام که سینما در ایران با نمایش دادن چهره‌ای مفلوک و درمانده از یک زن سعی در قهرمان ساختن از او در پایان‌ها دارد. «عرق سرد» سهیل بیرقی را به یاد آورید. در آن فیلم مرد می‌خواهد با قلدری جلوی پیشرفت زنی را بگیرد که دلخوشی‌اش بازی فوتسال است، باران کوثری، بعد کسی مثل ناظم‌ها، سحر دولتشاهی، هردفعه قبل بازی نکاتی را به او و دوستانش گوشزد می‌کند که خوراک غربی‌ها است. در «اورکا» نیز الهام رابطه‌اش با پدرش در همین وجه است. پدری که و...

برای مطالعه متن کامل کلیک کنید.

ترانه علیدوستی
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید