پسر ساخته فلوریان زلر قبل از بلوغ دراماتیک یک اثر شگرف اجتماعی است که نویسنده آن را براساس تجریبات یا خاطرات غیرارادی شخصی ساخته. مواجهه بیننده با این اثر پیش از تبیین ایدئولوژی، فرهنگی و متحجرانه است. البته قطعا منظور از تحجر، بینندهای است که تحمل فرسودگی عقاید و باورهای خود را ندارد و در هرمکان و زمانی چنین پرتگاهی با نام مستعار واپسگرایی دیده میشود. زلر ماقبل ساخت سینما افسانهای از جنس «باباگوریو» و بالزاک میسازد و همواره این پند را به بیننده خود میدهد که ممکن است برای شما نیز اتفاق افتد. اولین مسئلهای که با چنین پندآموزیهایی در قامت سینما دارم، سواستفاده احساسی از یک ارتباط انسانی پرچالش است. زلر را پس از «پدر» واجد شرایطترین فیلمساز در عصر حاضر دانستم، اما ادامه آن نیاز به استعارههایی شاعرانه دارد که در «پسر» جای خود را به منطق غیر احساسی انسان داده است. فیلم شروع پولانسکیواری دارد. رُزماری برای پسرش در حال لالایی خواندن است. ونسا کربی پس از بازی کمابیش خوب در «تکههای یک زن» اکنون در نقش "بث" بد نیست. هیو جکمن بیشتر مانکن سینمای کُمیک است و به درد چنین نقشِ پُر اضطرابی نمیخورد. آنتونی هاپکینز هم که به تازگی خبر رسیده در نقش فروید ظاهر خواهد شد و...