ویرگول
ورودثبت نام
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

نگاهی به فیلم تار ساخته تاد فیلد

تار فیلمی از تاد فیلد میزان بالایی از جذابیت زنانه را به نمایش می‌کشد غافل از آنکه هوش و شهرت به وجود آمده به واسطه آن می‌تواند به فهم نادرست درباره شخصیت از سوی بیننده، که این‌گونه نخواهد شد، منجر شود. فیلم فکت‌های عجیبی به بیننده می‌دهد، مانند: نفرت هنرجوی موسیقی از باخ، که عمیقا با تعریف یک‌طرفه و به نوعی غرض ورزانه آن مشکل دارم. خلق فهم زنانه و نه جذابیت و جلب توجه، باعث آن شده که ایماژهای مستمری در فیلم شکل گیرد که به تعلیق دراماتیک آن کمک فراوان می‌کند. قبل از آن‌که بخواهم درباره بازی شگفت‌انگیز کیت بلانشت چند خطی بنویسم باید اشاره کنم که فیلم برپایه فیمینیست، ارزش‌گذاری یک انسان بر اساس اندیشه و برابری، ساخته شده و برگ برنده کارگردان وجود بازیگری است که با حضور افتخاری در فیلم «چشمان کاملا بسته» کوبریک، بازی منحصر به فردش در نقش باب دیلن «من آنجا نیستم» به کارگردانی تاد هیز تا ایفای نقش در «ارباب حلقه‌ها» و «هابیت»، از شناخته شده‌ و تواناترین آرتیست‌های معاصر است.

*حسادت برانگیز

بازی بلانشت در فیلم قبل از آنکه کلاس درسی برای هنرجویان بازیگری باشد، رشک‌برانگیزی خاصی ایجاد می‌کند. زنی که قدرتش تنها در جذابیت زنانه‌اش نیست. به لحظاتی که او با هنرجو درباره موسیقی باخ و موتزارت و... مباحثه می‌کند توجه کنید. لرز پاهای هنرجوی سیاه‌پوست که بسیار هم هوشمندانه از سوی کارگردان انتخاب شده است، نشانه از پذیرفتن شکست قبل از ورود به نبرد است؛ از زاویه دیگر رابطه استادی و شاگردی به رابطه‌ای که همواره نگاه از بالای دیگری و...

برای مطالعه متن کامل کلیک کنید

فیلمتاد فیلدعلی رفیعی وردنجانینقد فیلممنتقد سینما
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید