
دین به عنوانِ ابزارِ برتری برای زیست در قالب فُرمی شایسته بر اِنسان نازل شده. در جامعهی ایران دینستیزی نوعی فرارِ فُرمی در قالبِ رسانه است که عدمِ شایستگیِ آن را در تبلیغاتی مشاهده میکنیم که گاهاً گُل به خودی محسوب میشوند. مثلاً یکیاش همین کلینیکِ ترکِ بیحجابی. حجاب محافظِ ارزشمندی است برای صیانت از داراییهای باارزشِ انسان. انسانی که جدایِ از جنیستش، نیازِ به مرتفع شدنِ شخصیت را در خود احساس میکند. اگر فَهمِ دُرُستی از فمینیسم داشته باشیم و با این ایدئولوژی یک برخوردِ اجتماعی را در پیش بگیریم، به این نتیجه میرسیم که دین، مشخصاً دینِ اسلام، برای صیانت از زن و زنانگیهای جامعه تعریف شده و فمینیسمترین شکلِ تبلیغ برای آن میتواند دستاوردهای ویژهای داشته باشد. تذکر به حجاب داشتن، تذکر به دیانت انسان است و تا مادامی که دین در قالب جبر قرار نگیرد و آدمها با تحکمْ فَهمی فمینیسمی را در دیگران جستوجو نکنند، میتواند کاربرد عملی پیدا کند. با تذکری که همراه با جبر باشد هیچ نهیای از منکر صورت نمیگیرد و همان اندک اَمرِ به معروف هم ارزشش را از دست خواهد داد. من به عنوانِ یک منتقد سینما دلم برای فرهنگ و دیانتِ جامعهی خودم میسوزد. پس شخصیت و تفاوتِ فرهنگی ما در چیست؟ و...
متن کامل را در روزنامهی اینترنتی برداشت بلند بخوانید.
ویدئوی مرتبط را در کانال آپارات من ببینید.