سوزومه به کارگردانی ماکوتو شینکای یک انیمه دست دوم ژاپنی است که میخواهد مثل دیگر انیمهها باشد اما از سناریوی خوبی برخوردار نیست. تا اواسط این انیمه رابطهای که بین سوزمه، خواب مادرش و دری که به باغی مانند نارنیا باز میشود را متوجه نمیشویم و شاید هم مولف نمیخواسته این رابطه معلوم شود، این یک گره داستانی به حساب نمیآید، تا اینجای داستان با مولف همسو هستم اما وقتی با یک داستان موراکامیوار ژاپنی که زلزله را به هجوم یک کرم بزرگ که فقط آدمهای برگزیده میتوانند آن را ببینند تشبیه میکند، روبهروایم باید شاهد منطق ژاپنی هم باشیم. دختری که یک روز از خواب بلند میشود و با یک مرد ناشناس برخورد میکند که از او آدرس مکانی دورافتاده را میپرسد چرا باید بدون آگاهی از عقبه آن کاراکتر ما باور کنیم که او آدم کنجکاوی است و... .مسئله انیمه ژاپنی از مواجهه با محدودیتهای خیالی در سینما است. اگر تبدیل شدن مرد به صندلی و افکتهای نوری را در درام قابل تبدیل باشند که هستند، فرض سینمایی این انیمه اصلا کار سختی نیست. ما در روزهایی به سر میبریم که نمیتوان تشخیص داد این اثر نمایشی یک فیلم سینمایی است یا بازی ویدئویی. «سوزومه» از آن دست انیمههایی است که توجیه روایی در این مدیوم را ندارد؛ جدای از آن که یک افسانه ژاپنی میتواند فرمی شبیه به «کوآیدان» کوبایاشی داشته باشد اگر بپذیریم فرضیه فیلم را که خاطرات بهجای مانده از زمانهای گذشته میتوانند به اشکال مختلفِ بلایای طبیعی مانند و...