علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۶ ماه پیش

یادداشتی نظری بر سینما


سینما عرصه خیال پروری به قامت تصویر است. این پرورش با شکفتن در تئاتر آغاز می‌شود؛ جایی که یک باکسِ تاریک، ذهن بیننده را درگیر درام می‌کند و نتیجه هنرمندی بازیگران در صحنه، شخصیت خواهد شد. وقتی این پرورش را از لنز دوربین ببینیم دیگر نمی‌توانیم «داگویل» بازی فون‌تریه را تحمل کنیم چرا که لذت دوربین به بیرون از باکس کشیده شده نه داخل آن. جریان قصه‌گویی در «پدرخوانده» کاپولا برایمان لذت بیشتری دارد که روی صفحه خوانده شود اما باید باور کنیم این قصه‌گویی مخصوصا در بخش اولش از سوی کاپولا منحصر به فرد، همراه با جزئیات کامل بوده. برادران لومیر چرا قطار را برای اختراع سینما انتخاب کردند؟ لوئیس لومیرِ فرانسوی در جست‌وجوی آن بوده که نشان دهد تصویر متحرک چگونه روی پرده تبدیلِ به یک تراژدی خواهد شد. اولین درام‌های شکسپیر مانند: «هملت» که بهترین آن به‌نظر من ساخته کِنت برانا است، یا «مکبث» ساخته پولانسکی چگونه از یک باکسِ تاریک بیرون آمده‌اند، اصلا شدنی است که یک اثر درامِ تئاتری، سینما شود؟ با نگاهی به تاریخ داستان‌سرایی می‌بینیم که همه آن یکی است و آن هم قطعا یک تراژدی خواهد بود. مادامی که نگاه صنعتی به سینما داشته باشیم نمی‌توانیم از داستان انتظار نمایش یک تراژدی را بکشیم اما همین که این صنعت در راستای ارتقای هنر گام بردارد آن وقت می‌شود تراژدی را یافت. «پدرخوانده» کاپولا یک تراژدی است و تمام آثار شکسپیر را می‌توان یک تراژدی خواند اما نمی‌توان با ماسک روشن‌فکری از دیوید لینچ انتظار داشت که و...

برای مطالعه کامل متن کلیک کنید.

سینماتراژدینقد فیلمنقد سینماعلی رفیعی وردنجانی
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید