علیرضا عبادی
علیرضا عبادی
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

فرق بین مدیریت و حکمرانی و سیاست‌گذاری چیست؟

«بسمه تعالی»


فرق بین مدیریت و حکمرانی و سیاست‌گذاری چیست؟
فرق بین مدیریت و حکمرانی و سیاست‌گذاری چیست؟

سیاست گذاری چیست؟

سیاست: روش کلی، رهنمود و تدبیر برای رسیدن به اهداف و اداره امور می­باشد و چارچوبی ذهنی است که راهبرد (استراتژی) در قالب آن شکل می­گیرد.

در ادبیات رایج (سیاست) به دو معنای کلی استعمال می­شود:

1-به معنای علم (سیاست) (POLITICS)

2- به معنای تدبیر، مهارت، راه حل مساله، و مشکل برای رسیدن به هدف و...(Policy) .در بحث سیاست گذاری مفهوم Policy مدنظراست.

وقتی سیاست به معنای Policy بکار رود و به صورت یک فرآیند، به آن سیاست گذاری اطلاق می­گردد. بنابراین سیاست­گذاری فرآیندی است که منجر به استفاده بهینه ازکلیه منابع برای رسیدن به اهداف موردنظر می­شود.

واژه فرایند گویای وجود مراحل است. پس برای سیاست گذاری ، مراحلی باید طی شود و تعیین مراحل و نحوه ی چینش و تقدم و تاخر آن «مدل = الگو» سیاست گذاری را به وجود می آ ورد.

سیاست­های ناشی از فرایند سیاست‌گذاری ناظر به نحوه و چگونگی دست یابی به اهداف می­باشند بر این مبنا سیاست=Policy ماهیت روشی=Methodic و ماهیت طریقه یا راه =Way دارد.

نکته­ی دیگر اینکه در دل مفهوم سیاست و سیاست گذاری، «تصمیم» و «تصمیم‌گیری» نهفته است و هر تصمیمی، ناظر بر یک انتخاب است. ماهیت و جوهره­ی اصلی تصمیم گیری «انتخاب» است.

هر سیاست بیانگر یک تصمیم است و هر تصمیم بیانگر یک انتخاب و واژه انتخاب بیانگر وجود چند راه و یا چند گزینه است.

بنابراین اتخاذ هر سیاستی بیانگر تصمیم و انتخاب است که باعث خروج از تحیر و سرگردانی می­شود.

لازمه هر انتخابی «اطلاعات» می­باشد. اطلاعات در مرکزیت هر انتخاب، تصمیم و سیاست گذاری قراردارد. در اهمیت اطلاعات همین بس که تصمیم‌گیر(مدیر، فرمانده، سیاست گذار و...) بدون داشتن اطلاعات، همانند کوری است که در شب راه می پیماید.

باید به یاد داشت که انتخاب، تصمیم، سیاست و هدف در خلاء نیست بلکه در یک محیط و متاثر از محیط است.

بنابراین شرط اولیه و ضرورت انکارناپذیر در هرسیاست­گذاری شناخت و تحلیل محیط و متاثراز محیط است. هرسطحی از سطوح سیاست گذاری متناسب با همان سطح محیطی در تعامل با محیط های خارجی و عوامل داخلی می­باشد.

معمولاً در بررسی های محیطی به شناخت عوامل محیطی یعنی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید می پردازند و سپس در تحلیل محیطی به قابلیت، توانمندی­ها وآسیب پذیری ها می­رسند.

شناخت محیطی در تعیین اهداف هم موثر است، خصوصاً آن که هر چه از سطوح عالی اهداف به سوی اهداف پایین تر می­آییم، تأثیر پذیری از عوامل محیطی هم بیشتر می­شود.

تا اینجا می­توان نتیجه گرفت؛ در بحث سیاست و سیاست‌گذاری حداقل باید به هفتمفهوم توجه ویژه داشت: محیط، هدف، راه و روش، فرایند، تصمیم، انتخاب و اطلاعات.

الف- محیط

ب- هدف

ج- راه و روش

د- فرآیند

ه- تصمیم

و- انتخاب

ز- اطلاعات

فرآیند سیاست گذاری:

باتوجه به مطالبی که در مفهوم سیاست گذاری گفته شد، وقتی «سیاست» در قالب فرآیند درمی­آید «سیاست‌گذاری» شکل می­گیرد. کلمه فرآیند از وجود مراحل و گام ها و تقدم و تأخر بین آنها حکایت می­کند. بیان این مراحل و گام ها با رعایت تقدم و تأخر و اولویت منطقی، الگو(مدل) سیاست‌گذاری را به وجود می آورد.

با عنایت به مفاهیم مرتبط باسیاست و سیاست گذاری، فرآیند سیاست گذاری و گام و مراحل اصلی آن عبارتند از:

1-هدف‌گذاری و یا طرح مساله (در موارد مربوطه)

2-شناخت محیط/ تحلیل محیطی

3-جستجو گزینه­های ممکن

4- ارزیابی گزینه­ها

5- انتخاب گزینه­ی مناسب یا مطلوب

6-به کارگیری و اجرا

7- ارزیابی و اصطلاح (شروع مجدد چرخه­ی مذکور)

نظر به اینکه جوهره­ی سیاست‌گذاری، «تصمیم گیری» است، لذا فرآیند سیاست گذاری، بسیار شبیه فرآیند «تصمیم‌گیری» و الگوی آن است.

در اکثر الگوهای تصمیم گیری این مراحل اصلی ذکر شده است:

_ طرح موضوع یا مساله

_ راه حل ها و یا گزینه­ی ممکن

_ انتخاب گزینه­ی مطللوب

_ اجرا


این دومین یادداشت از سه یادداشت مربوطه می‌باشد. ان‌شاءالله در روز‌های آینده یادداشت دیگر قرار خواهد گرفت... به امید دیدار...

ادامه دارد...

مدیریتحکمرانیسیاستگذاریخط‌مشی‌گذاریاداره امور عمومی
دانشجوی مدیریت دولتی دانشگاه امام صادق (ع)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید