سلام و ارادت.
امروز بعد مدت ها امیررضا: رفیق روزای سخت (سربازی) بهم زنگ زد و حرف زدیم. این بشر سمبل اراده و تلاشه. توی پادگان که بودیم؛ هیچکس دلو دماغ نداشت و همش از شرایط غر میزد؛ ولی این پسر میگفت میگذره. خودشم دیوونه بودا ولی یه هدفی داشت که بعد سربازی بخونه و پزشکی قبول بشه.
پسر زرنگی بود؛ درسته ولی فکر نمیکردم بتونه بعد سربازی و اون تومخی ها و اون شرایط بد بتونه ذهنشو جمع کنه و بشینه بخونه.
و اون رشته ای که میخواست رو قبول شد و واقعا دمت گرم افتخاری.
ازت خیلی چیزا یاد گرفتم توی سربازی و هنوزم یاد میگیرم. واقعا مرد عملی.
خوشحالم که به هدفت رسیدی و امیدوارم توی این مسیر خوش بدرخشی.