قسمت دوم
خب، در قسمت قبل انتقادی از انتخاب رشته و بلایی که سیستم آموزشی دانشگاه بر سر ما آورده رو نوشتم. دوست دارم در این قسمت یکم به موضوع انتخاب رشته بپردازم.
در حال حاضر انتخاب رشته دانشگاهی به این صورت هست که دانشآموزان لیستی از دانشگاهها و رشتهها رو به دست میگیرن و در حالت خوشبینانه بر اساس علاقه و در بیشتر مواقع بر حسب حرف مشاور انتخاب رشته(که پولهای زیادی از دانشآموزان دریافت میکنند) و دیگران انتخابهای خودشون رو انجام میدن. در شیوه دوم مشکل اساسیای که وجود داره، عدم آگاهی فرد نسبت به رشته و به دنبال اون مفاد درسی آن رشته هست. اگر دانشآموز موضوعی (برای مثال احتمالات) را دوست نداشته باشه، این عدم آگاهی از مفاد درسی رشتهها میتونه توانایی فرد رو در پیشرفت در رشته انتخابی به یک موضوع کاملا شانسی تبدیل کنه. موضوعی که میتونه تاثیر زیادی روی زندگی فرد بگذاره (برای مثال یکی از نزدیکان بنده علاقهای به درس هندسه تحلیلی نداشت. متاسفانه رشتهای که انتخاب کرد نقشه برداری بود. حجم زیادی از این رشته براساس درس هندسه تحلیلی هستش. بعد از حدود دو سال مجبور شد از دانشگاه انصراف بده و دوباره کنکور بده).
در حال حاضر روشی که من میتونم پیشنهاد بدم برای انتخاب رشته به دانشآموزان از چند بخش تشکیل میشه:
قسمت دوم رو همینجا به اتمام میرسونم. امیدوارم روشهای پیشنهادی بتونه دید بهتری به افراد برای انتخاب رشته بده. خوشحال میشم در این باره نظراتتون رو بخونم.