علیرضا رحمانی سامانی
علیرضا رحمانی سامانی
خواندن ۵ دقیقه·۷ ماه پیش

بخش دوم کتاب 17 اصول کار تیمی

ویژگی دوم: تشریک مساعی

کارهای عظیم مستلزم کار گروهی عظیم هستند و همکاری و تشریک مساعی لازمه‌ی موفقیت گروهی است، پس چیزی که همه گروه‌ها به آن احتیاج دارند، تشریک مساعی است.

تشریک مساعی مفهومی وسیع‌تر از همکاری دارد. همکاری به این معناست که اشخاص با توافق در کنار هم کار کنند اما تشریک مساعی چیزی فراتر از باهم کار کردن است. در اینجا هر کس چیزی را از خود به دیگران عرضه می‌کند که بر ارزش رابطه موجود و هم‌کوشی گروه می‌افزاید. حاصل تشریک مساعی چیزی بیش‌تر از مجموع اجزا آن است.

مواردی که تشریک مساعی باید رعایت شود:

  • برداشت: هم‌گروه خود را نه به چشم رقیب، که به چشم کسی ببینید که در مساعی با شما شریک است.

به هر تیمی که نگاه می‌کنید، جنبه‌هایی از رقابت را در آن می‌بینید. در تیم به جای اینکه هرکسی برای خودش هدف و امید داشته باشد، همه به تشریک مساعی اهمیت می‌دهند، سعی کنند یکدیگر را تکمیل کنند و این را به رقابت با یکدیگر ترجیح می‌دهند. در واقعا خود را گروهی واحد می‌دانند که باهم همکاری می‌کنند و هرگز اجازه نمی‌دهند رقابت به حدی برسد که به کار گروهی لطمه بزند.

  • نگرش: به جای داشتن سوظن از یکدیگر حمایت کنید.

اگر به دیگران اعتماد کنید، با آن‌ها بهتر رفتار می‌کنید و در نتیجه مشارکت جویانه رابطه‌تان شکل می‌گیرد‌. بعضی از اشخاص به اندازه‌ای به فکر منافع شخصی خود هستند که نسبت به همه سوظن دارند. برای اینکه تشریک مساعی را جایگزین رقابت کنید، باید سوظن را کنار بگذارید و از همدیگر حمایت کنید. یعنی دیدگاه و فرض شما این باشد که هم‌تیمی‌هایتان از انگیزه‌های درستی برخوردند مگه اینکه عکس آن ثابت شود‌.

  • کانون توجه: به جای خود، به تیم توجه کنید.
کاوت روبرتز:
پیشرفت واقعی در هر زمینه‌ای زمانی به دست می‌آید که آن را نه مسابقه‌ای تک نفره، بلکه مسابقه‌ای امدادی تلقی کنید.

به جای اینکه خودتان گل بزنید، توپ را به هم‌تیمی‌تان بدهید تا او گل را به ثمر برساند.

  • نتایج: با تشریک مساعی به نتیجه بهتری می‌رسید.

وقتی با هم‌تیمی‌هایتان تشریک مساعی می‌کنید، می‌توانید کارهای بزرگی صورت بدهید. تشریک مساعی دارای تاثیری مضاعف است، به طوری که نه تنها شما، بلکه سایر اعضا گروه از مهارت‌‌های خود بهتر استفاده می‌کنند.

راه دستیابی به تشریک مساعی:

  • به برنده شدن همه فکر کنید:
شاه سلیمان:
آهن، آهن را تیز می‌کند، آدم، آدم را

سعی کنید کسایی را که پیش از این به چشم رقیب می‌دیدید، این بار به چشم یک همکار ارزیابی کنید.

  • مکمل یکدیگر باشید: کسی را پیدا کنید که شما نقاط ضعف را پوشش می‌دهید و او نقاط ضعف شما را پوشش می‌دهد که باهم بده بستان داشته باشید.
  • به جای اینکه به خود فکر کنید، مصالح تیم را در نظر بگیرید: به جای اینکه سعی کنید خودتان را مطرح کنید و بالا ببرید، از خود بپرسید تیم مسئله را بدون حضور شما چگونه حل می کند.

تشریک مساعی به شدت مهم است.

ویژگی سوم: تعهد

قهرمان مردد وجود خارجی ندارد. خیلی‌ها تعهد را با احساسات خود ربط می‌دهند اما این تعهد واقعی نیست و فرق دارد. تعهد خصلتی شخصی است که به ما امکان می‌دهد به هدف‌های خود دست پیدا کنیم. احساسات نوسان دارد، اما تعهد موضوعی ثابت و پابرجا است. اگر می‌خواهید تیمی محکم و پابرجا داشته باشید باید اعضا با تمامی وجود نسبت به تیم متعهد و پایبند باشند.

  • تعهد اغلب در دل مشکلات کشف می شود: دست و پنجه نرم کردن با مشکلات بر عزم راسخ اشخاص می‌افزاید. مشکلات و گرفتاری‌ها تعهد را صیقل می‌دهند و تعهد مشوق همت و تلاش است.
وینس لومباردی:
هرچه بیشتر تلاش کنید، تسلیم شدن و دست کشیدن دشوارتر می‌شود.
  • تعهد به استعدادها و توانمندی‌ها ارتباطی ندارد‌: تعهد و استعداد باهم ارتباطی ندارند،مگر اینکه شما آن‌ها را به هم ربط دهید. اگر متعهد شوید که از استعدادتان بهره بگیرید، متوجه می‌شوید که استعداد بیش‌تری داریم و بیش‌تر می‌توانید به تیم خود خدمت کنید.
  • تعهد حاصل انتخاب است و نه شرایط: تعهد همیشه موضوعی انتخابی است. بسیاری از مردم گمان می‌کنند که شرایط روی گزینه‌ها تاثیر می‌گذارند و این در حالی است که در اغلب مواقع این گزینه‌ها هستند که شرایط را تعیین می‌کنند. وقتی تعهد را انتخاب می‌کنید، به خود فرصت موفقیت می‌دهید.
  • وقتی تعهد مبنی بر ارزش باشد، دوام می‌آورد: متعهد شدن در یک لحظه یک موضوع است و پایبند باقی ماندن به آن موضوعی دیگر. هرگاه تعهدات شما براساس ارزش‌های زیربنایی زندگی باشد، بهتر می‌توانید نسبت به تعهدات خود پایبند باقی بمانید، زیرا مجبور نیستید مدام اهمیت آن را مورد ارزیابی مجدد قرار دهید. وقتی خود را نسبت به چیزی که باور دارید، متعهد می‌سازید، تعهد و پایبند باقی ماندن به آن ساده‌تر می‌شود‌.

راه دستیابی:

  • تعهدات خود را با ارزش‌هایتان پیوند بدهید.

فهرستی از تعهدات شخصی و حرفه‌ای خود تهیه کنید. بعد به ارزش‌های درونی خود فکر کنید که کاری وقت‌گیر است و باید با حوصله انجام شود. وقتی هر دو فهرست را تهیه کردید، آن را باهم مقایسه کنید که ممکن است متوجه بشید برخی از تعهدات شما با باورهایتان هم‌خوانی ندارند. این‌ها را مورد ارزیابی مجدد قرار بدهید. در ضمن متوجه می‌شوید ارزش‌هایی دارید که نسبت به آن‌ها پایبند نیستید. خود را به این ارزش‌ها پایبند و متعهد سازید.

  • ریسک کنید.

متعهد شدن مستلزم ریسک کردن است. ممکن است صدها اتفاق بیوفتد که شما را ناامید کند، با این حال به استقبال خطر بروید و هر طور شده متعهد شوید.

  • تعهدات، هم‌گروه‌های خود را ارزیابی کنید.

به این موضوع توجه کنید که شما نمی توانید نسبت به افراد غیرمتعهد، متعهد باشید و انتظار داشته باشید که از آن‌ها تعهد ببینید.

تشریک مساعیتعهدهمکاریکار تیمیخلاصه کتاب
یک برنامه نویس خودآموز و عاشق کد زدن و به دنبال پیشرفت و یادگیری در حوزه Front-End و فکر می‌کنه با نوشتن می‌تونه دنیای جدیدی برای خودش و دیگران بسازه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید