alizz9473
خواندن ۳ دقیقه·۴ روز پیش

روانشناسان، درمانگران، روانپزشکان بشتابید... یا نگاهی به پایتخت هفت (بخش اول)

بالاخره انتظارات به پایان رسید و فصل هفتم پایتخت پخش شد. پایتخت چه بخواهیم چه نخواهیم بخشی از برنامه نوروز ما ایرانیان شده است و حتی بازپخش آن از شبکه های مختلف همچنان پر بیننده است. اما از فصل شش که به دلیل شیوع کرونا نا تمام ماند و همچنین شروع مجدد ساخت فصل هفتم؛ موج انتقادات آغاز شد. اولین قسمت فصل هفتم، از سکانسی آغاز می شود که هما سعادت مادر خانواده نقی معمولی به روانشناس مراجعه کرده است. روانشناسی که کمی شوخ طبع است، احتمالا بهداشت فردی مناسبی ندارد، به مخاطب توجه چندانی نمی کند و گاهی حتی عصبی هم می شود. اما آیا تمام این ویژگی های طرح شده در سریال برای نقد سریال کافی است. به نظر می رسد لازم است برخی از انتقادات به همین بخش را در چند قسمت اصلی واکاوی کرد.
اول: هیچ شخصی (حقیقی و حقوقی) از نقد مصون نیست!

بخشی از سخنان دیدار هنرمندان و رهبری بارها پخش شده است که ایشان از ساخت فیلم مارمولک کمال تبریزی دفاع کرده اند. در واقع هر قشری در جامعه نیازمند نقد است. اما نقد با توهین و تخریب متفاوت است. در این بخش از سریال شاید قصد نویسنده از نشان دادن یک روانشناس هواس پرت، نقد روانشناسانی است که متاسفانه وجدان کاری را فدای ریال کرده اند و بیشتر از دغدغه حل مشکل مراجعه کنند، دنبال اکسیری برای سرعت بخشیدن به زمان جلسه و دریافت حق ویزیت هستند. البته که معدود روانشناسانی از این دسته مشاهده می شوند، اما دستکم تجربه شخصی از مراجعه به مطب روانشناسان این را نشان داده است که برخی از این دوستان با بیان مطالب و یا خاطرات تکراری، فقط به دنبال گذراندن وقت هستند تا زمانی که منشی زمان پایان جلسه را اعلام کند.

در خصوص تیپ و ظاهر هم شاید این نقدی دیگر باشد. ما در روزمره خود با آدم های زیادی مواجه می شویم که علیرغم داشتن ثروت زیاد، جایگاه علمی بالا، جایگاه اداری بالا و ... اما به بهداشت شخصی خود کم توجهی می کنند. این انتقادات را نمی توان به کل جامعه روانشناسان نسبت داد.

دوم: فرهنگ سازی

دومین بخش از این نقد به نگاه بد جامعه به مراجعه به روانشناس است. این موضوع هم با واقعیت همخوانی دارد. فرهنگ مراجعه به روانشناس همچنان در جامعه ما پر رنگ نشده است و دیده می شود که افراد گاهی با این موضوع به شدت مخالفت می کنند. شاید این سکانس تلنگری به افرادی باشد که از مراجعه به روانشناس دوری می کنند. البته که نباید فراموش کرد در سایر آثار موضوعاتی مثل مراجعه به رمال به خوبی سناریوی اصلی قرار می گیرد و داستان بر محوریت آن می چرخد و کسی هم اعتراضی نمی کند. پس لازم است نقد منصفانه داشته باشیم.


اما تا به اینجای کار که وارد دومین قسمت شده ایم به نظر می رسد پرداختن به موضوع مواد مخدر شاید برای مخاطب تکراری باشد. اگرچه نویسنده به دنبال تقبیح موضوع و یا نشان دادن رواج موضوع اعتیاد به مواد مخدر در میان بخشی از افراد جامعه و یا یک جغرافیا است که نمی توان اصل آن را کتمان کرد؛ اما نباید فراموش کرد که تا به اینجای کار این سناریو تکراری سات. البته باید منتظر ادامه داستان باشیم.


پایتخت هفت
پایتخت هفت


انسان ازآن چیزی که بسیار دوست میدارد، خود را جدا می سازد.در اوج تمنا نمیخواهد. دوست می دارد اما در عین حال میخواهد که متنفر باشد.امیدوار است،اما امیدوار است امیدوار نباشد.همواره به یاد می آورد اما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید