امیرحسن موسوی
امیرحسن موسوی
خواندن ۱۱ دقیقه·۵ سال پیش

تفکر نقادانه چیست؟ به چه کار زندگی می‌آید؟

بسیاری از ما فکر می‌کنیم که تفکر نقادانه (Critical Thinking) یعنی به عالم و آدم گیر بدهیم و از همه چیز و همه کس انتقاد کنیم. این تصوری نادرست است. آن مهارتی که به آن «تفکر نقادانه» یا «سنجش‌گرانه اندیشیدن» می‌گویند، بیش از همه سویه‌اش به سمت خود ماست.

مهارتی نرم که فقدان آن در نظام آموزشی ما به شدت احساس می‌شود و سازمان‌‌ها و شرکت‌ها بیش و پیش از هرچیزی به توسعه این مهارت در کارکنان خود نیاز دارند و در حل تعارضات و ارتباطات سازنده آدم‌های یک سازمان، ضروری‌ترین ابزار است. در متن زیر به این سوال می پردازم که تفکر نقادانه چیست؟ چرا در زندگی روزمره مبتنی بر عقلانیت، به آن اینقدر زیاد نیاز داریم و در آخر هم چند منبع فارسی.


فقدان آموزش تفکر نقادانه در نظام آموزشی ایران، عوارض و اثر آن بر کسب‌وکارها

در فضای کسب‌وکار ایران اکثر کارفرمایان و مدیران از این شکایت دارند که دانشگاه‌های ایران فارغ‌التحصیلانی که توانایی حل مسائل جاری شرکت‌ها و صنایع را داشته باشند و بتوانند نقاط کلیدی امور پیچیده را تشخیص دهند، تولید نمی‌کنند. در عین حال که کشور ما با بحران نیروی تحصیل کرده‌ی بیکار مواجه است اما عجیب آن‌که اکثر سازمان‌ها از کمبود نیروی انسانی کاربلد گله‌مندند. البته این مشکل ابعاد گوناگونی دارد اما قطعا یکی از مهم‌ترین دلایل این ناکارآمدی فقدان آموزش تفکر نقادانه در نظام آموزشی کشورمان است.

امروزه، میزان گسترش مهارت تفکر نقادانه در میان شهروندان، از معیارهای توسعه‌یافتگی کشورها محسوب می‌شود و در کشورهای توسعه‌یافته این مهارت به‌طور سیستماتیک در نظام آموزشی تدریس و تمرین می‌شود. به عنوان نمونه می‌توان به امتحان GRE در کشور آمریکا اشاره کرد. GRE آزمونی عمومی است که متقاضیان ورود به تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) در آمریکا و کانادا و بعضی از دانشگاه‌های اروپایی باید در آن شرکت کنند و نمره‌ای خاص را کسب کنند. یکی از مهارت‌های اصلی‌ای که در این آزمون مورد ارزیابی قرار می‌گیرد مهارت تفکر نقادانه است. به عنوان مثالی دیگر می‌توان به شرایط و پیش‌نیازهای استخدام در شرکت‌های بزرگ و معتبر جهان نگاهی انداخت کرد. معمولا یکی از مهارت‌های (Skils) ثابتی که سازمان‌ها انتظار دارند فرد متقاضی از آن بهره‌مند باشد، در بسیاری از موقعیت‌های شغلی، از میکروب شناس آزمایشگاه بگیرید تا مدیر IT و محقق و نویسنده و مدرس، مهارت تفکر نقادانه است.

برای مثال در فنلاند درسی هست که در تمام مقاطع تحصیلی با عنوانی ثابت وجود دارد: مهارت‌های زندگی (Life Skills) از مقطع ابتدایی در مدرسه تا مقطع ارشد در دانشگاه. در این درس با بچه‌ها مهارت‌هایی مثل ارتباطات، همدلی، تفکر نقادانه، تفکر سیستمی، سواد رسانه و ... تمرین می‌شه. اینجا درباره این برنامه درسی بخوانید.

تعریف اجمالی

«تفکر نقادانه میلی است شدید به جست‌وجوگری، کنار آمدن با عدم قطعیت، انس گرفتن به اندیشیدن، احتیاط و آهستگی در اظهار نظر و ادعا، آمادگی همیشگی برای تأمل کردن و مواجه شدن با اندیشه‌های جدید، احتیاط در تعمیم دادن و نظمِ ساختگی برقرار کردن میان پدیده‌ها و دوری جستن و تنفر از هرگونه فریب خود و یا دیگران در اندیشیدن.»

عبارت بالا منتسب به فرانسیس بیکن (1561-1625) است. دانشمند و فیلسوف قرن هفدهم میلادی که او را یکی از بنیانگذاران علم مدرن می‌دانند.

واقعیت این است که متن پیش‌رو نه درباره‌ی فلسفه است و نه قرار است مهارت تفکر نقادانه (Critical Thinking) را آموزش دهد. هدف معرفی جنبه‌ای کاربردی و عملی از فلسفه است که در این جا منظور تفکر نقادانه است. اگرچه مهارت‌داشتن در تفکر نقادانه، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌ها و پیش‌نیازها در روش علمی است اما کاربرد آن بسیار وسیع‌تر از علم است. ما به این مهارت نه فقط در علم، بلکه در سرتاسر زندگی خود، نیاز داریم.

یک رفع ابهام ضروری

شاید در وهله‌ی نخست وقتی با عبارت تفکر نقادانه مواجه می‌شویم معنای واژه‌ی نقد و انتقاد کردن به ذهن‌مان خطور می‌کند که معنای منفی آن عیب‌جویی کردن و معنای مثبت آن جدا کردن سره از ناسره (خوب از بد) است. اما تفکر نقادانه ربط چندانی به معناهای مذکور ندارد. تعریف خیلی مختصر آن این است که تفکر نقادانه مهارتی است برای اندیشیدن به شیوه‌ای شفاف و عاقلانه به منظور انجام عملی یا بررسی عقیده‌ای و یا اتخاذ تصمیمی. واقعیت این است که فکر کردن مهارتی است آموختنی و نیاز به تمرین دارد. تفکر نقادانه ابزاری است برای درست فکرکردن. در واقع تفکر نقادانه با تاکید بر استدلال‌گرایی به دنبال بالابردن سطح عقلانیت در جامعه است. کسی که مهارت تفکر نقادانه را آموخته و تمرین کرده است، در امور زیر تواناست:

  • با ساختار استدلال آشناست و می‌تواند اجزای مختلف استدلال اعم از پیش‌فرض یا مقدمه و نتایج را تشخیص دهد
  • می تواند نقاط قوت و ضعف یک استدلال را ارزیابی کند
  • خطاهای استدلال و مغالطات را می‌شناسد
  • با مسائل به‌طور سازمان یافته مواجه می‌شود و توانایی حل آن‌ها را دارد
  • می‌تواند بخش‌های اصلی،کلیدی و مرتبط نظر، ادعا و یا باوری را تشخیص دهد.
  • می‌تواند باورها، ارزش‌ها و تصمیمات خود را داوری کند.
  • از نگاه‌های سیاه و سفید و یا صفر و یکی رهایی می‌یابد و می‌تواند نقاط ضعف و قوت دیدگاهی و یا بخش‌های درست و نادرست نظر و یا باوری را از هم تفکیک کند
  • برای مسائل پاسخ‌های متفاوتی از منظرگاه‌های متفاوت می‌تواند ارائه دهد
  • تفاوت بین امور واقع (Fact)، تحلیل و توضیح، دلیل، تعریف و پیش فرض را تشخیص می‌دهد
  • خطاهای شناختی ذهن انسان را می‌شناسد و تلاش می‌کند با این آشنایی، خطاهای شناختی ذهن خود را کمینه کند


به طور خلاصه، تقکر نقادانه به مجموعه‌ای از نگرش‌ها و مهارت‌های فکری اطلاق می‌شود که برای ارزیابی و محک زدن ادعاها و استدلال‌ها به کار می‌آیند. در تفکر نقادانه سعی بر این است که هر ادعا یا استدلالی پیش از پذیرفته شدن با استفاده از معیارهای معینی محک زده شود تا بتوان درباره‌ی عقلانی بودن یا نبودنش داوری کرد.

تفکر نقادانه یک مهارت است

باید توجه کرد که تفکر نقادانه یک مهارت است. مهارت امری است که برای یادگیری آن نیاز به تمرین است. مثلا مهارت رانندگی را در نظر بگیرید. کسی با خواندن کتاب آیین‌نامه‌ی رانندگی و یا حتی خواندن ۱۰۰ کتاب و مقاله درباره‌ی رانندگی، راننده نمی‌شود. برای راننده شدن اگرچه باید اطلاعاتی از طریق کتاب و یا معلمی کسب کرد اما اصلِ کار، نشستن پشت فرمان و تمرین کردن است. مهارت‌ها هم معمولا همین‌طورند که با تمرین بیشتر در آن ورزیده‌تر می‌شویم.

نقادانه اندیشیدن پس از آموزش‌های اولیه از طریق کتاب، معلم و کارگاه، نیاز به تمرین و ممارست دارد. چه بسا فردی ده‌ها کتاب در حوزه ی تفکر نقادانه خوانده باشد و یا حتی آموزگار این مهارت باشد و در این عرصه بنویسد و با جزییات نظری آن آشنا باشد اما نتواند این شیوه از اندیشیدن را در زندگی خود عملی کند. تفکر‌نقادانه یک فرآیند است که برای بهبود در آن به تمرینی مستدام نیاز است. شاید برای بهره‌مند شدن از این مهارت باید در سراسر طول عمر خود آن را تمرین کنیم و سعی کنیم مدام خود را در آن بهبود دهیم.


تفکر نقادانه، به چه کار می‌آید؟

واقعیت این است که در دنیای امروزی ما حجم بسیار زیادی از اطلاعات و پیام از طرق مختلف دریافت می‌کنیم. شبکه‌های مختلف تلوزیونی، پیام‌های تبلیغاتی، روزنامه ها و مجله‌ها، شبکه‌های اجتماعی، تلگرام و ... در حوزه‌های مختلف تخصصی به ما در حال پیام‌رسانی هستند. انبوهی از اطلاعات که فقط شاید بخش کوچکی از آن‌ها مرتبط با حوزه‌ی تخصصی ما باشد و ما در آن ها نظر تخصصی داشته باشیم. بسیاری از آن‌ها با مقاصد گوناگون، استدلال‌های غلط ارائه می دهند، آمار فریبنده عرضه می‌کنند، دلایل بی‌ربط می‌آورند و اطلاعات را تحریف می‌کنند. بخشی از آن‌ها شایعه و یا شبه‌علم است و در واقع همین اطلاعات دارد به باورهای ما شکل می‌دهد و در خیلی از مواقع ما بر اساس آن‌ها تصمیم‌ می‌گیریم (مثلا خرید ابزای خاص برای لاغری، دارویی برای ترک اعتیاد و یا یادگیری زبانی خارجی در 72 ساعت)

شرایط وقتی پیچیده‌تر می‌شود که در میان انبوهی از مغالطات و شبه‌علم و شایعات، اطلاعات درست و واقعی، اخبار واقعا علمی و استدلال‌های معتبر و صحیح هم وجود دارد و ما باید آن‌ها را هم تشخیص دهیم، بدانیم‌شان و بعضی وقت‌ها بر اساس آن‌ها عمل کنیم و یا تصمیمی بگیریم.

تفکر نقادانه مهارت درست استدلال کردن، خلاقانه اندیشیدن، برقرای ارتباط بهتر و موثرتر با دیگران و در نهایت تصمیم‌سازی بهتر در ما را تقویت کرده و چنین مهارت‌هایی تشخیص سره از ناسره را برای ما در مواجه با انبوه اطلاعات آسان‌تر می‌کند.

تفکر نقادانه و توسعه نیافتگی

بسیاری از عادات غلط فرهنگی که سد راه توسعه‌یافتگی کشور است را می‌توان در ارتباط با فقدان مهارت در نقادانه و سنجشگرانه اندیشیدن در جامعه دانست. اگر بخواهیم به آن‌ها تیتروار اشاره کنیم این عادات عبارت‌اند

۱. ذهن‌خوانی و عدم پرسش‌گری: بدین معنا که اگر منظور فردی را دقیق متوجه نشدیم و یا ناقص متوجه شدیم بجای سوال کردن خودمان شروع به ذهن‌خوانی‌اش می‌کنیم،

۲. لذت بردن از تخریب یکدیگر و نداشتن حد و مرز در مجازات و تخریب دیگران

۳. فرافکنی گسترده و همه‌جانبه و توهم دائمی توطئه

۴. واکنش‌های سریع و قضاوت های عجولانه در مورد رفتار و اندیشه‌ی دیگران

۵. تمایل به تغییر اصول فکری به تناسب امکانات و فرصت‌ها و همرنگی با جماعت: ضرب‌المثل عجیب «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» زاییده‌ی همین نگاه است.

۶. داشتن نگاه دو قطبی، مانند سیاه و سفید دیدن انسان‌ها، عقاید و ...

۷. قهرمان‌پروری و تعریف کردن اغراق‌آمیز

۸. تمایل شدید به وارونه جلوه دادن واقعیت‌ها به تناسب منافع و فرصت‌ها و حقیقت‌گریزی و خیال‌اندیشی

۹. تندمزاجی و واکنش‌های شدید در برابر نظر مخالف

۱۰. همه‌چیز دانی و اظهار نظر درباره همه چیز عالم، از ویروس‌ها تا کهکشان‌ها، از سیاست تا اقتصاد

۱۱. سختی فراوان در دستیابی به اجماع فکری و کار تیمی

۱۲. تقریبا تعطیلی کامل خودانتقادی و فکر و عقیده‌ی خود را کامل و بی‌نقص انگاشتن


تفکر نقادانه و فضیلت‌های فکری و اخلاقی

تقویت مهارت تفکر نقادانه علاوه بر اثرات بی‌شمار مثبت اجتماعی‌ای که دارد منجر به بعضی فضیلت‌های شخصی و فکری هم می‌شمارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از

فروتنی و تواضع فکری بدین معنا که بدانیم و آگاه باشیم و اعتراف کنیم (و به این اعتراف پایبند باشیم) که دانستنی‌های زیادی هستند که ما آنها را نمی‌دانیم. تواضع یا فروتنی فکری یعنی اینکه از محدودیت‌های دانش و شناخت خودمان آگاه باشیم.

شجاعت فکری بدین معنا که یعنی آگاهی از لزومِ مواجهه‌ با انگاره‌ها، باورها، یا دیدگاه‌هایی که به آنها عواطف منفیِ قوی داریم و هیچ‌گاه به طور جدی به آنها گوش نسپرده‌ایم. بسیارند اندیشه‌هایی که ما آنها را خطرناک یا پوچ می‌دانیم و از مواجهه با آنها می‌ترسیم، امّا به لحاظ عقلانی موجه‌اند؛ از سوی دیگر، بسیاری از نتیجه‌گیری‌ها یا باورهایی که ملکه‌ی ذهن ما شده‌اند کاذب یا گمراه‌کننده‌اند. فهم این دو نکته ما را به شهامت فکری نزدیک می‌کند

نگاه همدلانه‌تر داشتن با دیدگاه های مختلفبدین معنا که با استفاده از نیروی تخیلمان، خودمان را جای دیگران بگذاریم تا بتوانیم آنها را واقعاً بفهمیم؛ البته فهمیدنِ دیگران لزوماً به معنای پذیرفتنِ نظر آنها نیست. برای نگاه همدلانه داشتن، باید از این گرایش خودمحورانه که در ما وجود دارد آگاه باشیم: ما معمولاً مایلیم که دریافتِ خودمان از باورها و اندیشه‌های خودمان را عین حقیقت بدانیم.

استقلال فکری بدین معنا که با عقلمان، کنترلِ باور‌ها، ارزش‌ها، و استنتاج‌های خودمان را در دست بگیریم. یکی از اهداف مهم تفکر نقادانه این است که افراد یاد بگیرند خودشان به جای خودشان بیندیشند و زمام فرایندهای فکری‌شان را در دست بگیرند.

پشتکار فکری بدین معنا که دستیابی به فهم یا بینش عمیق مستلزم دست و پنجه نرم کردن با پرسش‌ها و ابهام‌هایی است که شاید هیچ کس پاسخ نهایی برایشان نداشته باشد. فضیلت پشتکار فکری مستلزم این است که از دست و پنجه نرم کردن با این پرسش‌ها و ابهام‌ها و دشواری‌ها نگریزیم و برای مواجهه با آنها وقت و انرژی بگذاریم.

اطمینان به عقل و پایبندی به دلایل بدین معنا که افراد تشویق شوند که نیروهای عقلانی‌شان را پرورش دهند و، از این طریق، خودشان در موضوعات مختلف به نتیجه برسند؛ باور راسخ به اینکه انسان‌ها، اگر به‌درستی تشویق شوند و پرورش پیدا کنند، می‌توانند یاد بگیرند که برای خودشان بیندیشند، به دیدگاه‌های عقلانی دست پیدا کنند، نتیجه‌های معقول کسب کنند، منطقی و منسجم بیندیشند، و یکدیگر را با دلیل اقناع کنند.

و در نهایت فضیلت انصاف فکری بدین معنا که تلاش کنیم که با همه‌ی دیدگاه‌ها عادلانه ومنصفانه برخورد کنیم و کمتر اجازه دهیم برخوردمان با برخی دیدگاه‌ها تحت تأثیر احساسات یا منافع خودمان (دوستانمان و گروهمان و یا قوممان) قرار گیرد.


معرفی چند منبع فارسی

همانطور که در ابتدا اشاره شد، نوشته‌ی حاضر یک معرفی بسیار مقدماتی از مهارت تفکر نقادانه بود و در واقع به خود این مهارت و چگونگی کسب آن‌ نپرداخته است. خوشبختانه در سال‌های اخیر کتاب‌ها و مطالب بسیار ارزشمندی به فارسی در این حوزه ترجمه و تالیف شده‌است که در زیر به معرفی برخی از آن‌ها که خودم خوانده‌ام می‌پردازیم. اصلا نگارش این متن برای سه چهار سال پیش است و مطمئن نیستم هنوز هم این‌ها بهترین‌هاست.

کتاب هنر شفاف اندیشیدن اثر رولف دوبلی که با ترجمه‌ی عادل فردوسی‌پور توسط نشر چشمه منتشر شده است: شاید معروف‌ترین کتاب حوزه تفکر نقادانه در ایران است. خوش‌خوان است با ۹۹ شبه داستان کوتاه. متن راحت و خواندنش لذت‌بخش است اما چیزی نیست که شما رو با اصول و بنیادهای تفکر نقادانه آشنا کند.

کتاب راهنمای تفکر نقادانه؛ پرسیدن سوال‌های به‌جا نوشته‌ی‌ ام نیل بروان و استیوارت ام، کیلی، که با ترجمه‌ی کوروش کامیاب توسط انتشارات مینوی خرد منتشر شده است. معرفی و نقد این کتاب درجه یک را از استاد عزیزم مصطفی ملکیان اینجا ببینید. به نظرم بهترین کتابی است که در این حوزه به فارسی ترجمه شده است. نه به سادگی کتاب قبلی است و نه به اندازه بعدی تخصصی.توصیه اول من همین کتاب است.

کتاب تفکر نقاد که توسط ریچارد پارکر و با ترجمه‌ی دکتر اکبر سلطانی توسط نشر شهرتاش منتشر شده است. اگر حوصله یک کتاب قطور و تخصصی در این حوزه را دارید توصیه می‌کنم.

چند وبسایت ارزشمند فارسی نیز در این زمینه فعالیت می‌کنند که از جمله‌ی آن ها می‌توان به سنجشگرانه اندیشی با آدرس: http://sanjeshgari.blogfa.com و همچنین تیزفکری با آدرس http://smartthinking.ir/ اشاره کرد.

و سخن آخر این‌که تفکر نقادانه هویتی برای ما می‌سازد که می‌توانیم بدان افتخار کنیم. تفکر نقادانه را به‌خاطر خودمان و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم به‌کار گیریم و گسترش دهیم.


تفکر نقادانهمهارت‌های نرممنابع انسانیتوسعه‌یافتگی
دکترای فلسفه علم و تکنولوژی-پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی-متخصص ارتباطات و روابط عمومی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید