چند روش دم دستی و کلی برای تمییز واقعیتهای علمی و استدلالهای منطقی از شبهعلم، خرافات و مغالطات
در دنیای امروز که در محاصره و هجوم انواع اطلاعات، اخبار، توصیهها، استدلالها و گزارههای علمی و یا به ظاهر علمی هستیم، تشخیص واقعیات علمی از چرندیات به راستی مهارت خاصی است که یادگیری آن مستلزم آموزش، تمرین و آموختن سواد ویژهای است. سواد ویژهای که آموزش آن در کشورهای توسعهیافته از سالهای اولیهی دبیرستان، در غالب برنامهی درسی مطالعات علم و یا برنامههای آموزشی برای تقویت مهارت تفکر نقادانه گنجانیده شدهاست. مهارتی که امروز گسترش و فراگیری آن در میان شهروندان، یکی از شاخصهای توسعهیافتگی کشورهاست.
با گسترش اینترنت و نفوذ آن در ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی، فراگیری شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای پیامرسان گوشیهای هوشمند، هر روزه باحجم عظیمی از اطلاعات مواجهایم. از طرف دیگر با گسترش شتابناک حوزههای معرفتی بشر در گسترههای گوناگون علم، دیگر انتظار حتی اشراف نسبی بر شاخههای مختلف علوم بیهوده و مضحک است. در نبود چنین اشرافی برای هیچکس در دنیای امروز، پرسش اساسی اینجاست که چطور میتوان واقعیات علمی در حوزههای گوناگون را از چرندیات تشخیص داد؟ این پرسش وقتی پراهمیتتر میشود که توجه کنیم بسیاری از پیامها و توصیهها و اخباری که دریافت میکنیم در سمتگیری و تصمیمگیریهای مهم ما در کنشهای اجتماعی و زندگی روزمره، نقشی چشمگیر و حیاتی ایفا میکنند. همهی ما با پیامها و یا مطالبی مواجه شدهایم که ما را از خرید محصولی خاص به دلایلی باز میدارد و یا عواقب استفاده از آنها را به ما هشدار میدهد، یا قصد دارد ما را از واقعیتی علمی آگاه کند، یا در صدد است ما را به انجام یا منع از انجام عملی ترغیب کند و یا بازدارد و یا جملهای را از بزرگی نقل میکند. ماجرا وقتی جدیتر است که امور به سلامت جسمی و یا روانی ما مرتبط میشوند و یا به صرف هزینههای مادی میانجامد. مثلا ممکن است دوستی به شما توصیه کند که برای درمان بیماری به درمانگران هومیوپاتی و فرادرمانی رجوع کنید و یا سراغ انرژی درمانی بروید. یا مثلا برای اتخاذ تصمیمی شما را به فال قهوه یا انرژی کائنات و جذب و کارما و طالعبینی حواله میدهند. معمولا جملهی کلیدی همهی مدافعان هم این است: “از لحاظ علمی اثبات شده است که ...”
در این نوشتار قصد ندارم به شبهعلم و خطرات آن بپردازم. صرفا میخواهم چند ابزار عمومی معرفی کنم که میتواند بسیاری از مواقع راهنمای ما در تشخیص چرندیات باشد. بخش بزرگی از چرندیات از شگردهای یکسانی استفاده میکنند.
یکم: شکاک باشیم
مقصود آن نوع شکاکیتی که در حوزهی اخلاق مذموم است، نیست. شکاکیت در حوزهی فردی و اخلاقی با شکاکیت در حوزهی اندیشه متفاوت است. شکاکیت در حوزهی اندیشه یعنی با هر گزارهی فکری و یا علمی که مواجه میشویم به درستی آن شک کنیم و تنها آن را با دلایل محکم و مستدل بپذیریم. درستی یک نظر و یا اندیشه به گویندهی آن ربطی ندارد. شکاکیت و نگاه انتقادی به اندیشهها، موتور محرک علم مدرن و از ویژگیهای اصلی تفکر علمی است. نگاه انتقادی یعنی بتوانید انسجام منطقی ساختار استدلالی را تشخیص دهید و یا بتوانید بخش راست سخنی را از بخش ناراست آن بازشناسید و تفکیک کنید. یکی از تکنیکهای عمومی چرندیات این است که معمولا در آنها سخنان خلاف واقع و یا غیرعلمی را در کنار مجموعهای از جملات درست یا علمی قرار میدهند.
دوم: موارد خیلی عجیب و یا ادعاهای بزرگ مشکوک هستند
دختری 16 ساله در زیر زمین خانه انرژی هسته ای تولید کردهاست.
در پنجم شهریور ماه امسال مریخ را به اندازهی ماه بدر در آسمان میبینید.
محققان ایرانی به واکسن ایدز دست یافتند.
با بهکارگیری این توصیهها یا فرستادن این متن به ده نفر یک شبه پولدار/موفق/خوشبخت میشوید.
احتمالا شما هم دستکم با یکی از موارد بالا مواجه شدهاید. ادعاهای بزرگ معمولا قصد فریب شما را دارند. باید به این نکته توجه داشت که گرچه جهان علم مملوء از عجایب، زیباییها و حتی باورنکردنیهاست اما توجه داشته باشید که علم معمولا زیباییها و شگفتیهای خود را به اهلش نشان میدهد: آنهایی که شکیباترند و تحمل سختیهای مسیر شناخت علمی را دارا هستند. نکتهی مهم اینجاست که جهان علم خودش به قدری زیبایی و شگفتی دارد که برای مبهوتشدن نیازی به شعبدهبازیهای شبهعلم و حرفهای خلاف واقع نیست. عکس ماه بر فراز شهر ریودوژانیروی برزیل به دست شما هم رسید؟ وقتی این عکس را دریافت کردم فکر میکردم وقتی این همه عکس نجومی واقعی و زیباتر حتی وجود دارد چرا باید چنین عکس ساختگیای دست به دست شود.
سوم: به منابع توجه کنیم
اگرچه ذکر منبع و یا نقل قول کردن از شخص موثقی الزاما دلیلی بر درستی ادعا نیست، اما نه آنقدر وقت داریم و نه آنقدر معلومات که دربارهی تمام جوانب زندگی بسیار پیچیده در دنیای امروز تخصص پیدا کنیم. پس باید در بسیاری از امور به نظر کارشناسان متخصص و یا منابع معتبر اعتماد کنیم. هر سایت و یا حتی کتابی الزاما منبع معتبر نیست. هر سایتی که به زبان انگلیسی هم هست همینطور. بعضی وقتها در چرندیات، منابعی ذکر میشود که وجود خارجی ندارند! گاهی وقتها هم منابع را اینطور اعلام میکنند: دانشمندان ژاپنی ثابت کردهاند که ... در هیچ متن معتبر و یا آکادمیکی منبع اینطور اعلام نمیشود، چرا که معرفی اینگونه، قابلیت مراجعه ندارد، به زبان ساده اگر بخواهید اعتبار منبع را چک کنید هیچ اسم خاصی اشاره نشده که بتوانید آن را چک کنید. گاهی اوقات هم منبع ذکر شده معتبر است اما وقتی مطلب را در منبع معرفی شده میبینید آنی نیست که گوینده عنوان کردهاست. استفاده از فیلم و عکس هم دلیل کافی بر اعتبار ادعایی نیست. روشهای حقه و فریب فراوانی در ساخت فیلم و عکس وجود دارد.
چهارم: گوگل کنیم
گوگل کردن را به بخشی از زندگی روزانهی خود اضافه کنید. شما تقریبا دربارهی همه چیز میتوانید اطلاعات وسیعی در اینترنت بیابید. اگرچه پیدا کردن اطلاعات مورد نظر و مرتبط با موضوع از منابع معتبر در دنیایی از اطلاعات، مهارتی است که نیاز به آموزش و تمرین دارد، اما در بسیاری از موارد با یک سرچ ساده میبینید که منبع ذکر شده وجود خارجی ندارد و یا مخدوش است. بهطور مثال در متنی به منبع اینطور اشاره میشود: به نقل از دکتر یوسف اسکندری رییس بیمارستان ابن سینا ... با یک سرچ ساده میفهمید که بیمارستان ابن سینا از بدو تاسیس چنین رئیسی با این نام به خود ندیده است!
به خصوص اگر تصمیم به بازنشر پیام و یا متن خاصی را داشتیم حتما پیش از این کار یک جست وجوی سادهی چند دقیقهای انجام دهیم تا از صحت و سقم مطلب مطمئن شویم. با اینکار به جای تکثیر شایعات و چرندیات از گسترششان جلوگیری میکنیم. به جستوجوی قبل از انتشار متعهد باشیم. اگر نه وقت این کار را داریم و نه تخصصی در موضوع متن، آن را منتشر یا بازنشر نکنیم.
پنجم: کلمات قلمبه سلمبه، عبارات مبهم، غلطهای املایی و آمارهای فریبنده
باز هم یکی از نشانههای عمومی چرندیات استفاده از کلمات قلمبه سلمبه یا مبهم است. استفاده از کلماتی مانند فیزیک کوانتوم، انرژی کیهانی، نسبیت، انرژی افراد، اشعهی مواد و ...الزاما به متن اعتبار نمیبخشند. اتفاقا اگر دیدید در استفاده از چنین کلماتی اغراق شده است به اعتبار متن شک کنید. خیلی از کلمات هم در این متون مبهم هستند. مثلا وقتی میگویند انرژی امواج، معلوم نیست مقصودشان آیا همان انرژی حاصل از امواج الکترومغناطیسی در فیزیک است که همه اشیاء بسته به دمایشان در طول موج های مختلف از خود گسیل می کنند؟!
چرندیات را غالباً افراد کمسواد و دور از علم تولید میکنند، در نتیجه در بسیاری از این دست متون غلطهای املایی و نگارشی فاحش وجود دارد. چنین غلطهایی هشدارهایی برای بیاعتباری متنهاست.
آمار فریبنده نیز یکی از ابزارهای تبلیغات و یا اغراق دربارهی موضوعی خاص است. مثلا توجه کنید جایگاه ایران در رتبهی نخست رشد علمی جهان به معنای رتبهی نخست در تولید علم نیست. رشد در اینجا کلمهی کلیدی است. فرض کنید کشور الف سال گشته 10 مقاله تولید کردهاست و در سال بعد 100 مقاله. کشور ب سال گذشته 100هزار مقاله و سال بعد 150 هزار مقاله. کشور ب با تولید 50 هزار مقالهی بیشتر در سال جدید رشد کمتری از کشور الف داشته است. کشور الف رشدی 1000 درصدی داشته و کشور دوم رشدی 50 درصدی.
از این گذشته باید توجه کنیم که آیا صرف تعداد مقالات علمی- بدون در نظر گرفتن کیفیت مقالات، میزان ارجاع، اثرگذاری و متغیرهای دیگر- نشاندهندهی توسعهی علمی یک کشور است؟!
6. حواستان به مغالطات باشد
دانشتان را دربارهی انواع مغالطه افزایش دهید. چرا که آنها یکی از مهمترین ابزار فریب در استدلال، حقه و سوءاستفادههاست. مغالطه حقهای در استدلال است که نویسنده یا گوینده وقتی میخواهد نتیجه یا ادعایی را به شما بقبولاند ممکن است از آن استفاده کند. البته در بسیاری از مواقع خودمان هم بدون اینکه آگاه باشیم ممکن است در گفت وگوهای روزمره، ابراز نظرات و یا متنهایی که مینویسیم از مغالطات استفاده کنیم. آگاهی از انواع مغالطات علاوه بر اینکه باعث میشود فریب چرندیات را نخوریم سبب شده خودمان هم آدمهای معقولتری بشویم و عقاید و نظراتمان انسجام منطقی بیشتری داشتهباشد.
تعداد مغالطات زیاد است اما تنها به نام مهمترین آنها که در چرندیات بیش از همه استفاده میشود اشاره میکنم. به راحتی مطالب فراوانی میتوانید درباره ی آنها در اینترنت و کتابها بیابید. (کتاب راهنمای تفکر نقادانه/ترجمهی کوروش کامیاب، یک منبع کتابی خوب و سایت گمانه با آدرس www.gomaneh.com از منابع ارشمند در این زمینه هستند.) مغالطهی اشتراکلفظ (equivocation Fallacy)، استناد به نظر اکثریت (Ad Populum Fallacy)، استناد به مرجع مشکوک (مختصری در بند سوم بدان اشاره شد)، توسل به احساسات، آرزو اندیشی، کلیگویی خوش آبورنگ از پرتکرارترین مغالطات در چرندیات هستند.
7. در نقل قولها به حوزهی تخصصی افراد توجه کنیم
دکتر سمیعی جراح حاذق ایرانی در حوزهی مغز و اعصاب است. این امر مستلزم این نیست که ایشان در فلسفه، تاریخ، عرفان، سیاست، هنر، ادبیات و سایر حوزههای اندیشهی بشری متخصص باشند و جملاتی به ایشان منتسب شود و این انتساب دلیلی بر درستی گزارهها شود. انتساب متنی به ایشان در حوزههای تخصصی بیارتباط، اثری در قدر و ارزش متن نمیگذارد. آنتوان چخوف، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، صادق هدایت، کوروش، حسین پناهی و دکتر علی شریعتی از دیگر ستارههای ما در شبکههای اجتماعی و تلگرام هستند! بسیاری از این دست نقلقولها اساساً هیچ ربطی به شخصیت نویسنده و بافت فکری او ندارند. در انتشار نقل قولها بسیار دقت کنیم و اگر ضرورتی در انتشار اندیشهای میبینیم از منابع دست اول استفاده کنیم.
8. هشدارهای مهم و حیاتی از طریق عمو مزدک و خاله اقدس به اطلاع ما نخواهد رسید
هشدارهای مهم در حوزهی سلامت و ایمنی را معمولا رسانههای خبری، تلوزیون و روزنامههای کثیرالانتشار اعلام میکنند. اگر داعش خرماهای آلوده به اکسالات آمونیوم تولید کرده و به ایران فرستاده باشد این امر در تلگرام از طریق عمو مزدک به گوش ما نمیرسد. مواردی مانند پپسی فلج کننده، برنج مسموم، سرطانزا بودن پوشش روی کارت شارژ و امواج سرطانزای موبایل و مواردی ازین دست اگر هم استثنائا از چرندیات نباشند توسط نهادهای ذیصلاح به طور عمومی اعلام میشوند.
و در آخر
پرداختن به دلایل روانشناختی و اجتماعی گسترش چرندیات و میل عمومی برای بازنشر آنها در جامعه امری است که متخصصان علوم اجتماعی و روانشناسی باید بدان بپردازند و از حوزهی تخصصی نگارنده خارج است. اما به نظر میرسد سرانهی مطالعهی ناچیز، اطلاعات بسیار اندک از چیستی علم و چگونگی کارکرد آن و فقدان برنامهای برای تقویت مهارت تفکر نقادانه در مدارس و دانشگاهها از دلایل عمدهی رشد چرندیات و همهگیری آن در جامعه است. در انتشار و بازنشر مطالب وسواس داشته و متوقفکنندهی چرخهی شایعات و چرندیات باشیم.