بیشترین فرض اساسی در این رویکرد درمانی این است که لکنت یک اختلال گسترده و چند بعدی می باشد. یا به عبارتی ” لکنت بشتر از فقط لکنت کردن است.” منظور از این جمله این است که تجربه لکنت چیزی بیشتر از تولید ناروایی های گفتار می باشد. این دیدگاه از لکنت با توجه به جنبه های ظاهری و روانی و رفتارهای لکنت فرد شروع می شود. اما به آنجا ختم نمی گردد. در ادامه هریک از اجزا لکنت که در این دیدگاه گسترده از اختلال مشارکت داشته باشند توضیح داده خواهد شد.
در درمان جامع لکنت فرمول بندی کردن دیدگاه درمورد ماهیت گسترده لکنت و درمان چندوجهی برای افراد دارای لکنت، پژوهش و تمرین بالینی در یک چارچوب تئوریکی که به صورت ویژه ای برای اختلال پیچیده ای نظیر لکنت به حساب بیاید پایه گذاری شده است.
این چارچوب توسط سازمان بهداشت جهانی ( WHO) به نام طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامتی ( ICF ) گسترش یافت. ICF تجربه سلامتی بشر را شامل عملکرد نرمال و مختل در 3 جزء اصلی توصیف می کند.
به ویژه ICF به آسیب شناسان گفتار و زبان مربوط می باشد. و به این علت انجمن گفتار گفتار_زبان_شنوایی آمریکا طرح تمرینی را تعیین کرده. که همه اجزا و عوامل تعیین شده در چارچوب WHO را در بر گیرد. لکنت می تواند در این چارچوب همانطور که در ادامه می آید توصیف گردد.
اولین جزء ICF همه ی ساختارهای اصلی بدن انسان را توصیف می کند. مانند سیستم عصبی، سیستم اسکلتی و عضلانی، سیستم های درگیر در تولید گفتار. و همچنین همه عملکردهایی که این ساختارها انجام می دهند. مثل تفکر و شناخت، حرکت ، حرف زدن.
اگر فردی مشکلی در ساختار و یا عملکرد بدن را تجربه کند منظور یک نقص یا آسیب می باشد. مثال هایی از اختلالات ارتباطی که شامل نقص هایی در ساختار بدن می باشند. عبارتند از شکاف کام، آفازی، صدمه مغزی بسته و اختلالات صوتی.
اگرچه تحقیقات نشان داده که در بزرگسالان دارای لکنت تفاوت های نوروآناتومیکی وجود دارد. اما نقص کاملا معینی در ساختار بدنی افراد دارای لکنت شناخته نشده است.
با این حال افراد دارای لکنت نقصی را در عملکرد بدن نشان می دهند. این نقص عملکردی در رفتارهای ظاهری لکنت دیده می شود. یعنی تکرارها، کشیده گویی ها و قفل ها. همه افراد دارای لکنت این نقص در عملکرد بدن را به درجاتی بروز می دهند.
دومین جزء ICF فعالیت های روزانه ای که افراد دارای لکنت در زمان مشارکت در زندگی با آنها درگیر هستند را توصیف می کند. این طبقه بندی ها مستقیما مربوط به جنبه های ” ارتباط کاربردی” و “کیفیت زندگی” در درمان است.
فعالیت های روزانه در رابطه با ارتباط هستند. و صحبت هایی که فرد می خواهد داشته باشد. شامل معرفی کردن خود به دیگران، شروع یا باقی ماندن در گفتگو، سوال کردن و یا پاسخ دادن، بلند خواندن سر کلاس، صحبت با تلفن.
مشکلات در فعالیت های روزانه باعث ایجاد محدودیت های مشارکتی نیز می گردد. مثل محدودیت در توانایی مشارکت در فعالیت های اجتماعی.
مثال هایی از محدودیت های فعالیت که توسط کودکان سن مدرسه یا نوجوانان تجربه می شوند شامل مشکلاتی در خواندن بلند در کلاسف حل مساله بر روی تابلو، اجتماعی شدن با دوستان و صحبت کردن پشت تلفن می باشد. اگر کودکان این محدودیت ها را در توانایی های ارتباطی خود تجربه کنند آنها ممکن است محدودیتهای گسترده تری را در توانایی مشارکت در زندگی تجربه کنند.
مشارکت به معنای راههایی است که فرد از ایفای نقش خود در زندگی اجتماعی لذت می برد. مثل یک دانش آموز بودن، یک دوست بودن، یادگیری اجتماعی بودن با دیگران. برای کودکان سن مدرسه این مشارکت شامل توانایی کسب اهداف آموزشی و اجتماعی می باشد.
جزء آخر ICF فاکتورهای فدی و محیطی که تجربه افراد از زندگی روزمره شان را تحت تاثیر قرار می دهد را توصیف می کند. این فاکتورهای زمینه ای به توضیح اینکه چرا افراد با یک اختلال مشابه تجارب متفاوتی را می توانند داشته باشند. کمک می کند.
مثلا چرا بعضی افراد دارای لکنت توسط مشکلات گفتاریشان محدود نمی شوند. در حالی که سایرین محدود می شوند. و اینکه چرا تجربه شخصی فردی با لکنت می تواند به طور زیادی از یک موقعیت تا موقعیت دیگر متفاوت باشد.
لینک های مرتبط با ” لکنت چیست ؟ ”
فعالیت ها و مشارکت اجتماعی در درمان لکنت
فاکتور های زمینه ای فردی و محیطی لکنت
با ما همراه باشید :