سلام دوستان عزیز
امیدوارم حال خودتون و کسب و کارتون خوب باشه.?
تحریریه مجله دیجیتال آمارد، مصاحبه دیگه ای براتون آماده کرده.
در وضعیت فعلی کشور عزیزمون ایران و با توجه به مسائل و مشکلاتی که برای راننده های برون شهری و درون شهری پیش آماده ، امروز در خدمت یکی از برنامه سازان موفق رسیدیم و درمورد پلتفرمی که ساختن، سؤالاتی پرسیدیم .
با ما باشید ..
لطفا خودتون رو کامل معرفی بفرمائین.
محمد سلیمانی، متولد تهران و ۳۱ سال سن دارم.
لیسانس عمران و ارشد MBA استراتژی
چطوری این ذهنیت براتون ایجاد شد که همچین کاری رواستارت بزنین؟
من در پروژه های عمرانی که توشون فعالیت داشتم با این حرف راننده ها مواجه میشدم که " به ما کرایه بیشتر بدین چون باید خالی برگردیم".
یا " الان غروبه بار خالی میکنین ما تا فردا باید صبر کنیم که بتونیم بار بگیریم".
به عنوان مدیر پروژه سعی کردم ببینم چجوری میشه هزینه های راننده ها رو کم کرد.
در همین راستا مطالعاتی انجام دادیم که متوجه شدیم این مسئله تقریبا در تمام سیستم هست و حدود ۴۶ در صد از حمل و نقل جاده ای ما یک سر خالیه.
بعد که MBA خوندم، در استارت آپ "ویکند" شرکت کردم و سعی کردم بیشتر با این سبک فعالیت ها آشنا بشم و در استارت آپ ویکند بعدی که شرکت کردیم این ایده رو مطرح کردیم.
آیا تحصیلاتتون مرتبط با این کاره که شروع کردین؟ و آیا تخصص دانشگاهیتون به پیشرفت کاریتون کمکی کرد؟
من به همه دوستام میگم دوره MBA میتونه تغییرات بزرگی تو زندگیشون ایجاد کنه، اما بهترین راه حل نیست.
به شخصه دوره تحصیلی من کمک زیادی بهم کرد برای برنامه ریزی و مدیریت، اما خیلی چیزها توی کتابا نیست، مثل استخدام یا اخراج کردن، مذاکره ها و روش های اون، طریق راه اندازی کسب و کار و ثبت شرکت و....
خیلی باید مراقب باشیم تو تله مدرک گرایی MBA نیفتیم.
کسی که مدرک رو میگیره باید اینو بدونه که، کلی کتاب باید بخونه و تازه شروع کارشه.
و باید بیشتر و بیشتر یاد بگیره که بدونه با دید باز، کسب و کارشو پیش ببره.
فعالیت کارآفرینی رو، کی شروع کردین؟ با چه کاری؟
من قبل از شروع فعالیت استارت آپی، یک شرکت پیمانکاری با دوستم داشتیم که کارهای ساختمون میگرفتیم و انجام میدادیم.
قبل از اون من مدیر فنی چند پروژه ساختمون بودم و به پشتوانه اون کار تونستیم کارهای پیمانکاری خوبی بگیریم.
تجربه شرکت داری و تعامل با شرکا، اندوخته با ارزشی بود که من تونستم با خودم، به کار های بعدی هم ببرم.
تعامل با مهندس ها و منابع انسانی، بودجه داری و حسابداری، ثبت شرکت و مالیات و....
با سرمایه شخصی خودتون شروع بکار کردین یا اینکه اسپانسر جذب کردین؟
من فعالیت پیمانکاری رو با بودجه شخصی شروع کردم و برای فعالیت استارت آپی در وهله اول هزینه های شخصی بود و بعد با اعضای تیم، اقدام به جذب سرمایه گذار کردیم و پس از کنار رفتن سرمایه گذار اول، مجددا خودمون برای پیش برد کار هزینه کردیم.
از موفقیتهاتون برای ما بگین و اینکه آیا مساعدتهای دولتی شامل کار شما شد؟
هم از لحاظ مالی، و هم از لحاظ کسب مجوزها
ما مسابقات متعددی رو با موفقیت پشت سر گذاشتیم، اما هیچ حمایت دولتی یا راهبری از دولت و ارگان های زیر مجموعه هاشون دریافت نکردیم.
( مقام اول استارت آپ ویکند شریف، تیم منتخب دور اول جشنواره iBridge آلمان.
تیم اول شهر اصفهان مسابقات راه ابریشم سری اول، و راه یافتن به دور پایانی فینال راه ابریشم)
ما چندین جلسه با نهاد ریاست جمهوری و وزارت راه و ترابری داشتیم اما متاسفانه خروجی مناسب و راهگشائی از اون ها دریافت نکردیم.
متاسفانه ما هم از نبود قانون و و جود قانون های قدیمی یا بعضا جهت دار ضربه خوردیم.
هیچ قانون حمایتی برای استات آپ ها تو بیمه و مالیات نیست.
ما برای ۳ ماه ۱۱ میلیون حق بیمه بدون بازرسی باید پرداخت کنیم برای کسانی که اصلا در شرکت فعالیت نداشتند، و پیگیر مسائل قانونی این قضیه هستیم.
در عین حال چون دولت به صورت مستقیم از حمل و نقل درآمد دارن، تغییرات را به ندرت و به کندی قبول میکنن.
کار رو در چه مدت انجام دادین؟
ابتدای کار، تیمتون چن نفر بود و در حال حاضر چن نفر هستین؟
ما ۲ سال با هزینه و زمان شخصی کار رو جلو بردیم، اما بعدش جذب سرمایه کردیم.
در ابتدا در استارت آپ ویکند، ۱۱ نفر بودیم، تا به جذب سرمایه گذار برسیم فقط دو نفر باقی موندیم، و بعد از جذب سرمایه فقط من موندم و مجدد تیم ساختم و کار رو پیش بردیم.
بریم سراغ اصل موضوع....
کار اپلیکیشن شما چیه؟
مزایاش برای کاربرا چیه؟
در حال حاضر چن نفر کاربر دارین؟
پلتفرم ما راننده ها و کارخونه ها رو به صورت مستقیم به هم وصل میکنه. به صورت توصیف ساده، اسنپ برای راننده در سطح کشور اما با رویکرد بهینه سازی حمل و نقل.
از یک سمت کارخانه ها در سریع ترین زمان و هزینه مناسب و با امکانات تحلیلی مناسب بار های خود را ثبت و اقدام به حمل میکنن، از سمت دیگه راننده ها با هزینه کمتر و با درآمد بیشتر بارهای خود را حمل میکنن.
ما در حال حاضر با بیش از ۱۰ کار خانه فعالیت مداوم داریم و با حدود ۱۰ هزار راننده برای حمل بار مشارکت میکنیم.
حوزه فعالیت شما بیشتر در چه شهرهائی دیده شده؟ یعنی مشتریهاتون بیشتر متعلق به چه شهرهائی هست؟
ما به صورت جدی در تهران، کرج، یزد تبریز مشهد شیراز و در بقیه شهرها، بصورت محدودتر مشتری داریم.
با کار کردن، زندگی شخصی شما، دچار لطمه شده؟ چجوری برای مبارزه با لطمات احتمالی، برنامه ریزی کردین؟ و آیا خانواده با شما همکاری کردن؟
حقیقت تلخ اینه که اشتیاق به این فعالیت ها، تمام وقت شما رو میگیره و گاها به خودتون هم زمان کافی نمیرسه، اما من سعی کردم بعد از این چند سال تجربه یک تعادل مناسب ایجاد بکنم، هر چند تشکر و قدر دانی از خانواده و دوستانم که در این مدت منو تحمل کردن کافی نیست، خیلی از تولدها فراموش شد و مهمونی ها و ایونت ها که نتونستم برم و.... امیدوارم این قسمت از زندگیم بهتر بشه.
میزان هزینه ها و سود خالص در این کار چطوره؟
راستش راجع به اعداد صحبت کردن سخته. هزینه های راه اندازی یه پلتفرم B2B خیلی زیاده و روند کسب درآمد کند تره تا سیستم به بلوغ برسه.
اما امید میره تا قبل از عید بشه همه هزینه های انجام شده رو بدست آورد.( اگر سیستم مالی کشور دچار تغییر خاصی نشه)
مبلغ کلی رو به علت تعامل با سرمایه گذار ها امکان عمومی کردنش نیست اما من به صورت شخصی حدود 80 میلیون تومان به صورت مستقیم تو کار، قرار دادم.
و به صورت هزینه های غیر مستقیم حدود 150 میلیون تومان برای این کار به صورت شخصی هزینه کردیم.
هرینه سرور براتون چقد تموم شد؟
ماهانه حدود ۲۰۰ هزارتومان هزینه سرور پرداخت میکنیم.
در حال حاضر، دفتر کاری شما اجاره ای هست ؟
بله.ما در دفتر اجاره ای مستقر هستیم و سعی داریم تا جای ممکن در هزینه ها صرفه جویی کنیم.
بعد از ساخت این اپلیکیشن، چه بازخوردهائی از مردم و مشتریان گرفتین؟
باز خورد ما چه از سمت کارخانه و چه از سمت راننده ها دلیل اصلی بود که با درآمد کم هم با جدیت کار خودمون رو پیش ببریم.
هر چند از سمت بار بری ها و دلال ها تهدید های متعدد جانی و مالی داشتیم ?
از چه نهادهائی مجوز گرفتین؟
ما برای فعالیتهامون طبق موارد قرار دادی، با کارخونه ها و راننده ها، نیازی به مجوز نداریم، گر چه ممکنه در آینده با محدودیت های مواجه بشیم.
دشوارترین چالشی که سر راهتون قرار گرفت، چی بود و چطوری اونو پشت سر گذاشتین؟
با مشکل فیلترینگ هم برخورد کردین؟
اولین چالش یاد گرفتن و ارتقا دانش خودم بود. واقعا باید پذیرفت یادگیری و ارتقاء مهارت های شخصی خیلی مهمه وقتی مسئولیت هدایت تیم رو به عهده دارین.
با یادگیری بازاریابی B2B، مارکتینگ بهتری انجام دادیم.
اما با مطالعه هم مشکل سرمایه گذار ها حل نمیشه.
ما با اینکه تمام شرایط رو برای سرمایه گذار توضیح دادیم از ما چک ضمانت خواستن. طبق نظر یکی از منتورها، ما یه شرکت سرمایه گذار کامل ریسک پذیر هم نداریم.
این عامل خیلی برای ما درد سر ایجاد کرد. به این علت که هزینه اولیه به نسبت زمان بازگشت دوره، به نسبت بقیه مدل ها زمان بیشتری میبره.
خوشبختانه با مشکل فیلترینگ برخورد نداشتیم.
در مورد اسم این تیم و برند برامون توضیح میدید ؟
ایدهی بارآن در مسابقات استارت آپ ویکند دانشگاه صنعتی شریف با نام بارکس متولد شد. این ایده تو مسابقهی به مقام اول رسید . پس از اون تیم به مسابقات بین المللی iBridge، در برلین آلمان دعوت شد و پس از داوری بین حدود دو هزار ایده، به عنوان یکی از ایدههای برتر مسابقه مطرح شد. به عنوان جایزه امکان شرکت در یک دوره آموزشی در دانشگاه Berkley نیز فراهم شد که با توجه به ملاحظات ملی و امنیتی قابل انجام نبود. پس از بازگشت تیم به تهران، جلسات متعددی با سرمایه گذاران مختلف برگزار کردیم و نهایتا پس از آشنایی با سرمایه گذار فعلی ایده، کار رسمی بارآن در تابستان نود و پنج آغاز شد . و در انتها شرکت در تاریخ 23/3/1396 با نام باران آرکا ایرانیان- سهامی خاص و با شماره ثبت 510786 در اداره ثبت شرکت ها و موسسات غیرتجاری تهران به ثبت رسید.
اگه کسی بخواد مثل شما شروع به کار کنه،چه توصیه ای بهش دارین؟
چطوری شروع کنه که دچار مشکلات کمتری بشه؟
من قطعا توصیه می کنم حتما جنس بازار رو درست بشناسن. یه مدتی در زیر ساخت اون صنعت کار کنن، و تا جایی که میشه از تجربه بقیه استفاده کنن.
پیدا کردن یه منتور خوب تاثیر بسیار خوبی داره. سعی کنن یه مدیر عامل یا مدیر محصول رو به عنوان منتور کسب و کار و یه مربی استارت آپی برای مدل های کوچیک داشته باشن.
مطالعه و یادگیری هیچ وقت فراموش نشه.
کسی که یادگیریش کاهش پیدا میکنه در مدل های قدیمی باقی میمونه که با توجه به دنیای دینامیک امروزی، پذیرفته نیست و به مشکل بر خواهد خورد.
در نهایت با همه دوست باشید نه مدیر بالاسری. خیلی از این موارد کاری، با دوستی بهتر حل میشه.
ما در شروع کار، خیلی مشکلات رو از نزدیک لمس کردیم. سعی کردیم با کوچیک نگهداشتن تیم، هزینه های جاری رو افزایش ندیم و با توجه با کاهش تولید، با هدف گذاری درست در سگمنت های متفاوت بازار، تونستیم مشتری هایی رو داشته باشیم که نرخ کاهش تولید محصولاتشون کمتر از بقیه باشه.
در عین حال با کشور های همسایه هم تعاملات خوبی داشتیم، که از این طریق بتونیم ریسکمون رو کاهش بدیم.
در آخر، آرزوی موفقیت برای همه کارآفرینان دارم و امیدوارم این صحبتا براشون مفید باشه.
از دوست با حوصله، جناب آقای سلیمانی تشکر می کنیم.
همچنین از شما خواننده عزیز مجله دیجیتال آمارد.
آیا شما هم میتونید یه کسب و کار تیمی و موفق راه اندازی کنید ؟