ویرگول
ورودثبت نام
محمد امین هاشم پور
محمد امین هاشم پورنرم افزار خوانده. مشتاق سر و کله زدن با پروداکت‌ها. علاقمند به استارتاپ و کسب و کار های مدرن و عاشق ویدیوگیم
محمد امین هاشم پور
محمد امین هاشم پور
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

اگه فاصله افتاده!


فاصله زیاد بین تیم محصول و تیم فنی، عامل خطرناکیه که می‌تونه یه محصول رو به گام مرگ بکشونه و کسب و کار رو مختل کنه.
اگه در تیمی هستین که بخش فنی در انجام تسک‌ها به طور چشمگیری از تیم محصول عقب‌تره و تسک‌ها در سمت فنی انباشته می‌شن، یک یا چند عامل از عوامل زیر می‌تونه باعث ایجاد این مشکل باشه:



  • اشکال در توصیف محصول و بالا بودن سطح نیازمندی‌ها:
    گاهی وقت‌ها نیازه تیم‌های محصول و فنی بشینن و با هم توصیف محصول رو بازبینی کنن. نیازه هر چیز اضافه‌ای در توصیف محصول و سطح نیازمندی‌ها هست حذف بشه تا تمرکز روی موارد اصلی بالاتر بره.


  • تمرکز بر روی ایجاد فیچرهای جدید به جای بهینه سازی محصول فعلی:
    ممکنه به دلایلی مثل ارتباط ضعیف با مشتری، فیدبک مناسبی ازشون نداشته باشیم و دقیق ندونیم محصول چه قابلیت‌هایی رو باید برای مشتری ایجاد کنه. در این صورت ممکنه بدون توجه به نیاز، نظر و رفتار مشتری، فیچرهای متعددی رو در برنامه توسعه قرار بدیم که عملا به هیچ کاری نمیان! به این ترتیب حجم زیادی از تسک‌ها به سمت تیم فنی سرازیر می‌شه.


  • ضعف در کشف مشکل و طراحی راه حل متناسب با آن از سمت مدیران محصول:
    اگه مدیران محصول در بررسی امکانات مختلف محصول، هزینه‌های پیاده سازی، کیفیت و... کاستی داشته باشن، تحلیل‌ها به اشتباه به دست نیروی فنی می‌رسه، احتمال پیاده سازی اشتباه بالا می‌ره و در نهایت باعث می‌شه زمانی برای اصلاح پیاده سازی صرف بشه. همینطور ممکنه تیم فنی بر اثر تحلیل اشتباه سردرگم بشه و عملیات پیاده سازی زمان بیشتری ازش بگیره.


  • وجود مشکل در تعامل میان تیم‌های فنی و محصول:
    جدای از بحث تحلیل پروداکتی و نقش کاری مدیران محصول، تعامل اعضا تیم‌های فنی و محصول به عنوان انسان و از منظر روانشناختی موضوع تاثیرگذاریه. اعضای هر دو تیم باید قدرت شنیدن و درک کردن داشته باشن تا در تعاملاتشون دچار سو تفاهم نشن.


  • ضعف تیم فنی(کمی و کیفی):
    طبیعتا اگر تیم فنی از لحاظ تعداد افراد یا دانش فنی دچار ضعف باشه، در اجرای تسک‌های محول شده به مشکل برمی‌خوره. نبود تعادل بین تعداد نیروهای فنی و پروداکتی هم موضوع مشکل سازیه. شاید نیاز باشه تیم فنی به درستی ارزیابی بشه و اگر در تعداد نیرو یا دانش فنی کمبودی وجود داره سریعا رفع بشه.


  • ضعف مدیران فنی در سامان دهی تیم و رفع مشکلات:
    اگه مدیر فنی نتونه تیمش رو به درستی مدیریت کنه، طبیعتا یه سری تسک دان نشده باقی می‌مونه، یه سری دیگه دان می‌شن ولی کیفیت لازم رو ندارن و اتفاقاتی ازین دست پیش میاد. مدیر فنی همونطور که از اسمش مشخصه در کنار فنی بودن باید توانایی مدیریت نیروهای فنی رو داشته باشه.


  • بدهی فنی زیاد:
    طبیعتا بدهی فنی باید در نهایت به وسیله ریفکتورینگ از بین بره. اگه حجم بدهی فنی زیاد باشه، ریفکتورینگ زمان زیادی از تیم فنی می‌گیره و این حجم اضافی از تسک باعث ایجاد فاصله بین بخش فنی و پروداکت می‌شه.


  • ضعف در عارضه یابی از سمت مدیران محصول:
    گاهی اوقات ما دقیق و سریع دنبال عارضه یابی نیستیم و در واقع شرایط موجود رو پذیرفتیم، در صورتی که به وسیله عارضه یابی دقیق، ممکنه با اعمال تغییرات کوچک، بهبودهای قابل توجهی رو مشاهده کرد.


  • عدم توجه مدیران محصول به ظرفیت تیم فنی در تعریف استوری و تسک‌ها:
    قطعا مدیران محصول برای پلنینگ و تعریف تسک‌ها، باید ظرفیت تیم فنی رو در نظر بگیرن. طبیعتا اگر بیشتر از ظرفیت تیم فنی برنامه ریزی صورت بگیره یه جای کار خواهد لنگید.


  • اسپرینت بندی نامناسب
    بعضی وقت‌ها کوتاه کردن زمان اسپرینت(مثلا از دو هفته به یکم هفته) می‌تونه در حل مشکل تاثیرگذار باشه. درسته که فشردگی کار بالاتر می‌ره اما می‌تونه باعث استفاده بهتر تیم فنی از زمان بشه.


با بررسی دقیق این موارد می‌تونید مشکل شکاف بین بخش فنی و پروداکت رو تا حد زیادی حل کنید.

در آخر، خوشحال می‌شم موارد دیگه‌ای که به نظرتون می‌رسه رو اینجا بنویسید تا بیشتر در این زمینه یاد بگیرم. :)

مدیریت محصولکسب و کاراستارتاپ
۴
۰
محمد امین هاشم پور
محمد امین هاشم پور
نرم افزار خوانده. مشتاق سر و کله زدن با پروداکت‌ها. علاقمند به استارتاپ و کسب و کار های مدرن و عاشق ویدیوگیم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید