ویرگول
ورودثبت نام
امین افضل پور
امین افضل پور
خواندن ۶ دقیقه·۴ ماه پیش

بررسی «طراشعر» هنر تلفیق شعر و نقاشی در حروف با تحلیل سبک شعری امین افضل پور؛ بیان شفاف معنا با جلوه‌نمایی منحصربه‌فرد

طراشعر، شعری ست که در آن علاوه بر بیان شفاف معنا، شکل ظاهری حروف نیز با جلوه‌نمایی منحصربه‌فرد اهمیت ویژه دارد. بنیان‌گذار این سبک جدید شعری امین افضل پور است. یکی از آرایه‌های ادبی که همواره نزد هواخواهان و مشتاقان ادبیات تأثیرگذار بوده است، آرایه ایجاز بوده است. ایجاز یعنی تلخیص و پیراستن شعر و نثر از حواشی و زوائد، به‌طوری‌که، بیشترین توان بیان در عین داشتن کمترین تعداد کلمات، ابیات و جملات حاصل آید. ایجاز مهم‌ترین آرایه‌ای است که در سبک شعری «طراشعر» کاربرد دارد. در طراشعر، همراهیِ واژه با تصویر نه‌تنها از بار معنایی واژه کم نمی‌کند، بلکه این همراهی شکوهمند و خردمندانه باعث اثرگذاری بیشتر با بار معنایی بیشتر در کوتاه‌ترین زمان ممکن در ذهن مخاطب می‌شود. طراشعر با تلفیق شعر و واژه، آن‌هم شعری که کاملاً با تصویر بخشی واژه مرتبط و هماهنگ است گونه‌ای خلق اثر هنری است. هنری که مخاطب را وادار می‌کند تمام حواس خود را به کار گیرد تا در هنگام مواجه‌شدن با طراشعر از خلاقیت و آفرینش ادبی لذت ببرد. در مفهوم کلی، هنر برای خلق لحظه‌هایی خاص در دل و روح انسان‌ها، پدید آمده است. در طراشعر، که نوعی هنرتجسمی نیز محسوب می‌شود این لحظه در کمال خود شکل خواهد گرفت. در طراشعر، تمام حروف درگیر مفهوم شعر نمی‌شوند. بلکه آن حرف از کلمات شعر که همخوانی و هماهنگی با شعر دارد بار معنایی را بر عهده می‌گیرد. و این همخوانی و هماهنگی بر عهده آفریننده هنری و ذوق او است. حالا ممکن است سؤال پیش بیاید که آیا مخاطب ما، می‌تواند مفهوم شعر را بدون استفاده از حواس بینایی، متوجه شود؟ جواب بله است. در این سبک حتی بدون دیدن هم مفهوم رسانی بین آفریننده اثر و مخاطب برقرار می‌گردد. اما جلوه تصویری شعر، روح و روان مخاطب را بیشتر به چالش می‌کشاند. مخاطب در طراشعر، وادار به تفکر و تعمق می‌گردد تا به کشفی بزرگ نائل گردد. طراشعر در زمان مدرنیته ابداع‌شده است. انسان مدرنیته انتظار دارد در کوتاه‌ترین زمان ممکن از هنر لذت ببرد. شاید برای همین موضوع است که ایجاز در طراشعر حرف اول را می‌زند ‌. انسان مدرنیته وقت لازم و کافی برای پرداختن به حواشی و زائدات را ندارد. پس از گذار انسان از مرحله سنت به مدرنیته ادبیات و فرهنگ ناشی از آن دچار تغییر گردید. و این تغییر تأثیر بسیار شگرف و آشکاری بر اندیشه‌های جهان، پیرامون شاعر گذاشت. سطح توقعات افراد از شاعران نیز در این مرحله تغییر پیدا کرد. مخاطبان ادبیات و شعر دیگر از شاعران و ادیبان انتظار اشعار طولانی با عروض و قافیه را ندارند. انسان‌ها در عصر حاضر دریافته‌اند که زمآن‌همچون طلا گران‌بها و ستودنی است. شاید برای همین موضوع است که طراشعر با تلفیق شعر و نقاشی، و احترام به حقوق والای انسان‌ها موردتوجه و عنایت قرارگرفته است. در طراشعر؛ اندیشه‌ها، درون ذهن مخاطب به تصویر کشیده می‌شود تا درک متن ادبی ازنظر ایجاد نقش‌آفرینی کلمات به بالاترین درجه اعتلا و شکوهمندی خویش برسند. تلفیق شعر و معنا با گرایش گرافیکی (نقاشی) نقش مهمی در شکل‌گیری تأثیرگذاری هنر در ذهن مخاطب دارد. طراشعر با تغییر تصویری یک صامت و حرکت دادن واژه‌ها به سمت بافت چه ازلحاظ ساختاری و چه ازلحاظ معنی، کلمه شعر را دچار تحول شگرف کرده است.

یکی دیگر از ویژگی‌های طراشعر، علاوه بر جاذبه‌های بصری آن، موسیقی درونی و کناری آن است. منظور از موسیقی کناری، عواملی است که در نظام موسیقیایی شعر تأثیرگذار است ولی نمود آن در سراسر بیت و مصرع قابل‌مشاهده نیست. برعکس موسیقی بیرونی که تجلی آن در سرتاسر بیت و مصرع یکسان است و به‌طور مساوی در همه‌جا به یک اندازه حضور دارد (ادبیات کلاسیک ایران)، در طراشعر این موسیقی با آرایه مراعات نظیر، تشبیه، استعاره، ایهام، تکرار، جناس، واج‌آرایی، همگونی واژه‌ها و ... همراه است. درواقع نوعی موسیقی پنهان در بطن آن موجود است که نشان‌دهنده هوش و نبوغ هنری خالق این سبک اثر هنری است. سبک طراشعر فراتر از شعرِ «نوشتاری - دیداری - شنیداری» است.
 شعر تصویری (مصور یا نگاشتنی) شعری است که از جهت نگارشی یک واژه به‌گونه‌ای به تصویر کشیده شود که ساختمان ظاهریان مخاطب را درگیر یکشی واقعی یا رئال کند؛ آنشی بامعنای شعر مقاربت و همبستگی دارد. این پیوستگی، معنی یا احساس خاصی را به خواننده منتقل می‌کند. در اینکه این نوع شعر، صور خیال خواننده خود را درگیر می‌کند شکی نیست. اما آنچه قابل‌تأمل است این است که حواس بینایی، در مخاطب دست‌به‌کار شده و خواننده در خیال خود می‌تواند حتی آنشی را تجسم کند. شاید برای همین موضوع است که برخی طراشعر را در هنرهای تجسمی جای‌داده‌اند. مخاطب اگر بخواهد کمال طراشعر را دریابد، لزوماً این کار با نگاه کردن به اثر هنری امکان‌پذیر خواهد بود. تفاوت طراشعر با دیگر سبک‌های شعری این است که سبک‌های دیگر مخاطبان اشعار را به‌صورت تایپ‌شده توسط کامپیوتر می‌خوانند. شاعران اشعار خود را تایپ می‌کند و در اختیار عموم قرار می‌دهد، اما در طراشعر شاعر با قوه خیال خود دست به نقاشی در یک واژه می‌زند ‌. و لاجرم آنچه کار دست و هنر، هنرمند باشد ارزش والاتری خواهد داشت. دلیل اصلی اینکه در طراحی پوسترها، که مربوط به شناسایی یک موضوع است از طراشعر استفاده می‌کنند همین غنی بودن، تکامل و فاخر بودن طراشعر است. حالا وقت آن رسیده است که شعری از طراشعر را با توجه به آنچه گفته شد بررسی کنیم. امین افضل پور، خالق این سبک در شعری می‌گویند:
شانس نیاورد / نعل نامت / نون به نرخ روز خوردی / تهران
حالا وقت آن رسیده است که شعری از طراشعر را با توجه به آنچه گفته شد بررسی کنیم. امین افضل پور، خالق این سبک در شعری می‌گویند:
شانس نیاورد / نعل نامت/ نون به نرخ روز خوردی / تهران



در این شعر واژه «شانس»، «نعل» و «نون» اشاره می‌کنند به حرف «ن» در آخر کلمه تهران و شاعر این حرف را به شکل نعل درآورده است. نعل [ن َ ع َ] (ع مص) نعل پوشیدن، قطعه آهنی که به پاشنه کفش یا به سم ستور می‌زنند. که نعل در ادبیات قدیم مجاز، خدعه به کار بردن برای فریب دیگران، عملی که دیگران را به‌اشتباه بیندازد، کار غلط‌اندازاست که ما اگر نعل داشتن را شانس در نظر بگیریم تضاد کاملاً آشکاری از شانس نیاوردن مواجه می‌شویم که انسان‌های بدشانس عموماً نانی برای خوردن ندارند و درواقع می‌توان گفت نون صورت ملفوظ حرف «ن» است که خودش رجوع به «ن» می‌کند، و اشاره دیگری هم به سوره «ن والقلم» دارد که به قلم سوگند یادشده که شاعر با استفاده از حرف «ن» کسانی را نشان می‌دهد (تأکید به نعل و بدشانسی) که فرصت‌طلب هستند، قدر قلم را نمی‌دانند یا به‌عبارت‌دیگر می‌توان گفت شاعر اشاره به تحصیل‌کرده‌هایی دارد که به خاطر نداشتن رابطه، شانس نیاوردن و بی‌سوادهایی که به دلیل داشتن رابطه به مقامی رسیدند. (این باز، دلیل روشنی است از نون به نرخ روز خوردن) به تعبیری این‌ها افراد حزب باد هستند که از شرایط نهایت سوءاستفاده را کرده و فقط به دنبال منافع شخصی خود هستند. این افراد تیپ شخصیتی خودبین دارند و شاعر تأکید به وجود آن‌ها در محیط پیرامون خود می‌کند. شاعر ویژگیِ این افراد را این‌گونه بیان می‌کند که؛ به‌صورت نمایشی دین‌دار هستند و تا تنها می‌شوند به‌جای خلوت می‌روند و آن کار دیگر می‌کنند. این اشاره ظریف، دقیقاً تأکید بر نام سوره «ن والقلم» نهی پیروی از انسان‌های سودجو است. بدشانسی در شعر آشکار و انسان‌های فریب همچون متن جامعه در دل شعر پنهان هستند. «شانس»، «نعل» و «نون» باعث می‌شوند که شکل نعل در حرف آخر کلمه تهران به شکل نعل آورده شود و شعر در ذهن شنونده تجسم شود.

به قلم ندا جوادی

گروه فرهنگ و هنر

روزنامه‌ی اخبار اصفهان دوشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۲


طراشعر_کانکریت_شعر تصویری_خواندیدنی_شعر کانکریتشعرامین افضل پورتلفیق شعر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید