این بار از دنیایی زیر دریا برایتان می نویسم . بازی زیبا و آرامش بخش به نام Abzu . Abzu به معنای سرزمین آب ها است. در این بازی در نقش یک ربات انسان نمای غواص، زیر دریا را کاووش میکنیم . این ربات که لباس غواصی دارد بسیار نرم مانند ماهی ها شنا میکند. در هنگام حرکت ماهی ها او را میشناسند و با او همراهی میکنند. انگار او جزو ماهی ها است . زیرا موجودات دریایی خصوصا ماهی و دلفین ها و کوسه ها مسیر شنایش را دنبال میکنند. در اول بازی من فکر میکردم که این ربات یک انسان هستش اما در میانه بازی متوجه شدم او یک ربات است . حالا از کجا فهمیدم بعدا برایتان توضیح خواهم داد. ماهی ها در حال شنا به سوی جلو بودند اما برخی دیگر آرام در کنار هم جمع شده بودند. آن ها حرکت زیادی نداشتند . تا اینکه در نقش ربات غواص آنها را لمس میکنی و این باعث میشود که شنا کنند .
همینطور که شنا میکنی به دروازه هایی میرسی که به شکل مثلث اند اما درونشان به شکل یک دایره است . برداشتم این بود که این ربات رهبری است که ماهی های تنبل را به تلاش دعوت میکند . ماهی هایی که به خاطر فراوانی جلبک ها دیگر نیازی به تلاش نداشتند . آنها به غذای فراوان در دریا دسترسی داشتند . برای همین در کنار هم جمع میشدند و با هم گفت و گو می کردند . آن دروازه ها هم دروازه های پیشرفت هستند که بدون اتحاد و همکاری نمیتوان آن ها را باز کرد . دروازه های پیشرفت فقط و فقط به شرط همکاری و اتحاد گشوده خواهند شد . اما باید رهبری آگاه باشد تا جامعه را متحد کند . خصوصا افرادی را که به خاطر فراوانی نعمت تنبلی میکنند را تشویق به تلاش کند . برای همین ربات غواص نماد همان رهبر آگاه است که میتواند جامعه دریا را متحد کند . او با بسیج یک جامعه به سوی دروازه های پیشرفت قدم بر میدارد. در چهار مکان بازی ربات غواص نوری از قلبش را به نور بزرگ تر می افزاید . انگار عصاره ای از تمام قلبش را به نور بزرگ تر پیوند میزند و از درون آن نور کوسه های جدید به وجود می آیند . کوسه نمادی از افراد قدرتمند یک جامعه است . یک رهبر برای پیروزی بر دشمنانش به نیروهای قدرتمند همچون کوسه ها نیاز دارد لذا در بخشی از بازی ربات و کوسه به یک مین مثلثی برخورد میکنند ربات لباس هایش پاره میشوند و کوسه نیز میمیرد. ربات در ایستگاه چهارم نور قلبش را به نور دریا پیوند میزند و روح کوسه او را همراهی میکند. این روح کوسه آن خاطراتی است که از آن نیرو شجاع در ذهن رهبر باقی است. بلاخره دریا پر از مین های مثلثی قرمز زنگ میشود. مین هایی که دریا را به نابودی خواهند کشید . ربات به همراه ماهیان زیادی همه با هم برای یک هدف یعنی مقابله با تهدید خارجی یعنی این مین های قرمز رنگ متحد میشوند. ماهی ها از پشت سر ربات، به مین ها میکوبند و یک به یک مین ها را از کار میاندازند. مین هایی که قبلا با انفجار به ماهی ها آسیب میزد این بار دیگر توان آسیب زدن به این موجودات را ندارد . چرا که آنها برای پیروزی حاضرند حتی جان خودشان را فدا کنند . بلاخره یک به یک مین های مثلثی را منهدم میکنند و دریا سبز تر از گذشته و پر نعمت تر میشود . در میانه این سفر رهبر بازی از مکان هایی میگذرد که بر روی دیوار های آن نقاشی های از افراد مصری است که جلبک به دست اند . برخی از آنها کوسه به دست گرفته اند . و شخص دیگری دایره ای از توده آب روی دستانش میرقصد. من گمان میکردم به خاطر کلاه های زرد و لباس هایشان آنها مصری هستند اما با خواندن در نت فهمیدم آنها از تمدنی ناشناخته مربوط به سومری ها یعنی عراق گذشته هستند. آنها از هر جا که هستند بسیار شبیه به مصری ها اند. طرح های روی دیوار نشان از تمدنی قدیمی سومری که بسیار شبیه به تمدن مصری است . تمدنی که با ماهی ها رابطه دوستانه داشتند و از جلبک ها تغذیه میکردند. چه بسا ماهیگیری نیز میکردند. به هر حال ربات غواص رهبری آگاه بود که ماهیان را در برابر مین های مثلثی خطرناک متحد کرد . او آنها را دعوت به مقاومت در برابر تهدید های خارجی کرد و دریا بعد از این نبرد بسیار سبز تر و زیبا تر از گذشته شد .
رنگ های زیادی درون مکان های بازی وجود داشت که هر رنگی معنای خاصی دارد .
رنگ آبی به معنای : آرامش زرد و نارنجی نماد زیبایی
قرمز نماد خطر و تهدید . سبز نشانه صلح و جهان بعد از جنگ بود .


