الان وقت خیلی کارها رو داریم ولی حال هیچ کاری نداریم یه استرس مزمن داریم و حوصله هممون سر رفته نمیدونیم چی قراره بشه و چشم اندازی ازش نداریم و دلمون گرفته
جاستین لسلر اپیدمیولوژیست جان هاپکینز روز 13 مارچ در واشنگتن پست نوشته راه دراز و درناکی پیش رو داریم تا به شزایط نرمال برسیم. 6 تا 12 ماه وضعیت همگیری و انتشار که بین 40 تا 70 درصد مردم دنیا در موج اول مبتلا خواهند شد و حدود 1 نفر از هر هزار نفر فوت میکنند خیلی ترسناکه! بعد موج های بعدی ضعیفتره و سالها بعد بخشی از زندگیمون میشه مثل آنفولانزاهای فصلی.
اگر بدانیم که قرار است 6 ماه یا یک سال متفاوت زندگی کنیم راحت تر کنار میایم یا اگر هر روز شاهد بدتر شدن اوضاع باشیم و تصویری از آینده نداشته باشیم. همزمان اگر هر روز منتظر خبر خوب باشیم به نوعی هر روز یه نا امیدی برای روز بعد پیش خرید کردیم.
هشتاد سال پیش وقتی هیتلر بخش بزرگی از اروپا از جمله فرانسه رو اشغال کرد متفقین برای سه سال و نیم در جنگی بودند که چشم انداز پیروزی وجود نداشت و مثلا مردم لندن در حالی که هر روز بمبارن را تحمل می کردند نگران سربازهاشون بودند و از همه بدتر نگران عبور ارتش آلمان از قاره به جزیره هم بودند تا بعد از نبرد استالینگراد که وجهه شکست ناپذیری ارتش نازی را تغییر داد و در خیلی جبهه ها تصاویری از امید به پیروزی و پایان جنگ پدیدار شد. اما در همین سه سال و نیم اوضاع برای مردم فرانسه از نظر روانی متفاوت بود جنگ برای ملت تمام شده بود و به جز گروه های پراکنده مقاومت که چند هفته یک بار یه نازی رو می کشتن جنگ در فرانسه اشغالی تمام شده بود فرانسوی ها بمباران نمی شدند صدها هزار سرباز در میدان جنگ نداشتن، قطعا شرایط خوبی نداشتن در کشورشون که تحت اشغال بود اما اتفاقات جنگ جهانی دوم و تجربه فرانسوی ها بسیار متفاوت از انگلیسی ها، روس ها و آمریکایی ها بود. به جز توقف جنگ یک دلیل مهم دیگه وجود داشت عدم قطعیت برای آنها بسیار متفاوت بود. اگر نظر اپیدمیولوژیست جان هاپکینز رو در حالی که هممون دوست داریم سناریو های بهتری اتفاق بیفته بپذیریم و البته کاملا ممکن هست سناریو های بهتری اتفاق بیافتد. عدم قطعیت تغییر میکنه و مقاومت روحی و تبعا جسمی بیشتری خواهیم داشت.
سرعت شیوع ویروس عامل کووید19 در هفته های اخیر در چین مرتبا کاهش داشته و خیلی قبل از اشباع از تابع نمایی به تابع لجستیک تبدیل شده اگر فرض کنیم آخرین تحقیقات درست باشه و چین حدود چهل روز تاخیر در تشخیص و اعلام عامل بیماری داشته و اولین موارد در ماه نوامبر پدید آمده باشه یعنی 5 ماه تا تغییر تابع پس اگر موج اول این پاندمی رو با جنگ جهانی مقایسه کنیم تقریبا شش برابر زودتر شرایط تغییر شکل داده با عدم تردد غیر ضروری و رعایت بهداشت و نه با رفتن به میدان جنگ هزاران کیلومتر دورتر از خانه و رو به رو شدن با تیربار و بمب !
مقایسه جنگ با بیماری و کادر درمانی با سرباز مقایسه ی کاملا صحیحی نیست بیشتر نوع استفاده از این قیاس مهمه. مفهوم جنگ برای همه حتی کسانی که تجربه ای از جنگ ندارند خیلی قابل درک و تصور هست به همین دلیل چه به منظور قیاس برای بیان چه استفاده یا سوءاستفاده سیاسی زیاد به کار برده میشه. اگر به کادر درمان امکانات ندیم و به جاش با سرباز مقایسشون کنیم یک نوع از این قیاس هست و اگر تمام تلاشمون برای تامین امکانات رو بکنیم و شجاعت و تعهدشون رو با سرباز مقایسه کنیم بسیار متفاوت خواهد بود و اگر سعی کنیم با تجربه ملت ها در جنگ های تاریخ همدلی کنیم نوع دیگری از این قیاس خواهد بود.
قرار نیست فردا کووید19 ناپدید بشه اما 6 ماه دیگه شرایط خیلی متفاوت خواهد بود و دو سال دیگه معمولی و فعلا مراقبت و صبر و تلاش