امیرحسین خان احمدی | AmirHosein KhanAhmadi
امیرحسین خان احمدی | AmirHosein KhanAhmadi
خواندن ۱۰ دقیقه·۵ سال پیش

تحلیل صنعت سرمایه‌گذاری خطر پذیر | بر اساس مانیفست FOUNDERS FUND

متـن پیـش رو بخش‌هایی اسـت از مانیفسـت صنـدوق سـرمایه‌گذاری FOUNDERS کـه توسـط Bruce Gibney نوشـته شـده اسـت. Gibney فـارغ التحصیـل دانشـگاه اسـتنفورد، نویسـنده و سـرمایه‌گذار خطرپذیـر اسـت کـه اولیـن سـرمایه‌گذاری خـود را بـر روی اسـتارتاپ PayPal کـه متعلـق هـم اتاقیـش Peter Thiel بـود انجـام داده.

اهمیـت FOUNDERS در نـوع نـگاه آن بـه آینـده فنـاوری و سـبد سـرمایه‌گذاریش اسـت. در ایـن سـبد نـام شـرکت‌ها و پروژه‌هایـی همچـون Facebook، SpaceX، Palantir، AirBnB و Spotify بــه چشــم می‌خــورد. همچنیــن وجــود افــرادی همچــون Thiel و ارقــام بســیار بــالای ســرمایه‌گذاری میتوانــد نشــانه‌هایی بــرای شــناخت آینــده فنــاوری باشــد.


این مانیفست در واقع تحلیلی است بر صنعت سرمایه‌گذاری خطرپذیر که در میانه آن به آینده فناوری نیز پرداخته می‌شود.

من در ادامه بخش‌هایی از متن که به تحلیل صنعت سرمایه‌گذاری خطرپذیر و آینده آن می‌پردازد را آورده ام.



کابوس طولانی صنعت سرمایه‌گذاری خطرپذیر

بـرای درک ایـن مسـئله کـه چـرا حـوزه سـرمایه‌گذاری خطرپذیـر تـا ایـن حـد ضعیـف عمـل کـرده اسـت، می‌تـوان از دریچـه نـگاه شـرکت‌های سـرمایه‌گذاری خطرپذیـر در روزگار خـوش ایـن صنعـت بـه آینـده نظـر انداخـت و سـبد سـرمایه‌گذاری آن‌هـا را با سـبدهای سـرمایه‌گذاری کنونـی مقایسـه کرد. در دهـه ۱۹۶۰، سـرمایه‌گذاری خطرپذیـر بـا صنعـت نوظهـور نیمه‌رسـاناها تـوأم گردیـد (بـرای مثـال، شـرکت اینتـل یکـی از اولیــن ســرمایه‌گذارهای خطرپذیــر بــود و هنــوز هــم یکــی از بزرگترین‌هاســت).

در نتیجه در دهـه ۱۹۷۰، شـرکت‌های رایانـه‌ای سـخت‌افزاری و نرم‌افـزاری از منابـع مالـی بهره‌منـد گردیدنـد؛ در دهـه ۱۹۸۰ اولیـن مـوج از شـرکت‌های فعـال در حـوزه زیسـت‌فناوری، قابلیت‌هـای همـراه(mobility)، و شبکه‌سـازی پدیـدار شـدند؛ و در دهـه ۱۹۹۰ اینترنـت در ابعـاد گوناگـون جلوه‌گـر گردیـد. اگرچـه موفقیـت موجـب شـده ایـن سـرمایه‌گذاری‌ها اکنـون تـا حـدودی معقـول و منطقـی بـه نظـر برسـند، امـا صنایـع و شـرکت‌هایی کـه از طریـق سـرمایه‌گذاری خطرپذیـر پشـتیبانی می‌شـدند در زمانـه خـود عمـلاً بسـیار بلندپـرواز بودنـد.

در چنین شرایطی هیـچ تضمینـی وجـود نداشـت مبنـی بـر اینکـه ایـن فناوری‌هـا را می‌تـوان بـا موفقیـت توسـعه داد یـا بـه کسـب‌وکارهای بسـیار سـودآور مبدل ســاخت.

در سـال ۱۹۶۷ هنگامـی کـه شـرکت اچ‌پـی (H-P) ماشین‌حسـاب جیبـی را طراحـی کـرد، حتـی خـودش نیـز دربـاره موفقیـت تجـاری ایـن محصـول شـک داشـت و تنهـا مداخلـه بنیان‌گـذاران شـرکت موجـب نجـات ایـن محصـول شـد.

در اواخـر دهـه ۱۹۹۰، سـبدهای سـرمایه‌گذاری خطرپذیـر آینـده متفاوتـی را جلوه‌گـر سـاختند. برخـی شـرکت‌ها همچنــان از فناوری‌هــای دگرگون‌ســاز (مثــلاً قابلیــت جســتجو، قابلیــت همــراه) حمایــت می‌کردنــد، امــا سـرمایه‌گذاری خطرپذیـر از تأمیـن مالـی شـرکت‌های دگرگون‌سـاز فاصلـه گرفـت و بـه سـمت شـرکت‌هایی سـوق پیـدا کـرد کـه مسـائل تصاعـدی یـا حتـی مسـائل سـاختگی را حل‌وفصـل می‌کردنـد (مثلاً پیام‌رسـان Kozmo.com موسـوم بـه کیت‌کتـس (Kit-Kats) را وارد دفاتـر و ادارات کردنـد). ایـن مـدل بـه لطـف حبـاب عظیـم بـازار بـورس بـرای مـدت زمـان کوتاهـی مؤثـر واقـع شـد. در حقیقـت، حتـی بـه لحـاظ اقتصـادی بـرای سـرمایه‌گذاران خطرپذیـر معقـول و منطقـی بـود کـه از ایـن شـرکت‌های بـی‌ارزش حمایـت کننـد، زیـرا ایـن شـرکت‌ها بـازده هنگفتـی داشـتند، در واقـع بهتریـن بـازده را در تاریـخ ایـن صنعـت داشـتند.

اما با از بین رفتن حباب‌ها، شــرکت‌های ســرمایه‌گذاری خطرپذیــر کــه رویه‌هــای دهــه ۱۹۹۰ را ادامــه می‌دهنــد بــازده بســیار ناچیــزی تولیـد می‌کننـد. سرمایه‌گذاری خطرپذیر سودآوری خود را از دست داده است و نیمی از آن‌ها بازده خنثی یا منفی را تجربه کرده اند.

مــا معتقدیــم فاصلــه گرفتــن از فناوری‌هــای دگرگون‌ســاز و حرکــت بــه ســمت سـرمایه‌گذاری‌های بدبینانه‌تـر و تصاعـدی کمـر سـرمایه‌گذاری‌های خطرپذیـر را شکسـت.

آیا فناوری راستین دیگری هنوز باقی مانده است؟

آیــا بــه پایــان خــط رســیده‌ایم، یعنــی پایــان فناوارانــه تاریــخ؟ آیــا پایــان خــط آنجاســت کــه آخریــن کسـب‌وکارهای خرده‌فروشـی نیـز بـه اینترنـت مهاجـرت می‌کننـد؟ آیـا دنیـای توسـعه‌یافته واقعـًا توسـعه یافتـه اسـت؟ آیـا حـوزه دیگـری باقـی مانـده کـه شـرکت‌های سـرمایه‌گذاری خطرپذیـر بتواننـد سـرمایه‌گذاری سـودآوری بـر روی آن‌هـا داشـته باشـند؟

در سـال ۱۹۵۸، شـرکت فـورد یـک خـودروی مفهومـی اتمـی موسـوم بـه نوکلئـون (Nucleon) عرضـه نمـود. نوکلئـون از نـگاه امـروز شـاید حماقـت محـض انگاشـته شـود، امـا فرامـوش نکنیـد در آن زمـان اولیـن زیردریایـی اتمـی موسـوم بـه ناتیلـوس در سـال ۱۹۵۴ (ده سـال پـس از اولیـن بمـب اتمـی) بـه آب انداختـه شـده بـود. خـودروی نوکلئـون ایـدهای بلندپروازانـه و بی‌شـک یـک حقـه تبلیغاتـی بـود، امـا نمی‌تـوان بـا تکیـه بـر عقـل سـلیم آن را بطـور کامـل مـردود دانسـت.

Nucleon
Nucleon

ده سـال بعـد، در سـال ۱۹۶۸، آرتـور سـی کارک سـفرهای فضایـی تجـاری و هـوش مصنوعـی حقیقـی را پیش‌بینـی کـرد. کتـاب «اودیسـه فضایـی ۲۰۰۱» البتـه صرفـًا یـک اثـر داسـتانی بـود، امـا آینـده‌ای را ترسـیم نمـود که در آن مقطـع ناممکـن انگاشـته نمی‌شـد؛ برنامـه آپولـو یـک دهـه پـس از سـفر گاگاریـن بـه فضـا آمـاده بـود تـا آرمسـترانگ را بـر روی مـاه پیـاده کنـد. همچنیـن، چنـد سـال پـس از آنکـه کیلبـی و نویـس رویـای مـدار یکپارچـه را در سـر پروراندنـد، رایانه‌هـا کـم کـم بـه یـک فنـاوری همگانـی و معمولـی تبدیــل می‌شــدند.

آینـده‌ای کـه از چشـم‌انداز دهـه ۱۹۶۰ تصـور می‌شـد تحققـش سـخت و دشـوار می‌نمـود، امـا غیرممکـن نبـود. مـردم نیـز بدشـان نمی‌آمـد چنیـن رؤیایـی را در سـر بپروراننـد. مـا اکنـون بـه خـودروی نوکلئـون و ایـده پـرواز هواپیماهـای پان‌آمریکـن بـه مـاه می‌خندیـم، امـا خودروهـای هیبریـدی و شـرکت هواپیمایـی ایزیجـت را تحسـین می‌کنیـم. ایـن امـر جـای تأسـف دارد. آینـدهای کـه مـردم در دهـه ۱۹۶۰ امیـدوار بودنـد روزی آن را ببیننـد همـان آینـده اسـت کـه مـا امـروز منتظریـم پنجـاه سـال دیگـر آن را ببینیـم. بـه جـای کاپیتـان کـرک و یـواساس اینترپرایـز، وب‌سـایت تخفیفـی پرایس‌لایـن (Priceline) و سـفر ارزان‌قیمـت بـه کابـو نصیبمـان شـد.

دلیلـش تـا حـدودی آن اسـت کـه ایـن فناوری‌هـا هیچـگاه منابـع مالـی کـه سـخاوتمندانه صـرف صنایـع الکترونیکـی شـدند را بـه خـود ندیدنـد.

تجاری‌سـازی فناوری‌هایـی کـه دچـار رخـوت شـده‌اند بـه نظـر نقطـه شـروع خوبـی بـرای یافتـن ایده‌هـای عالـی و مناسـب اسـت.

در ادامه Gibney پنج فناوری حائز ارزش را که در گذشته دچار رخوت شده‌اند نام می‌برد و تحلیل می‌کند که هر یک از آن‌ها می‌توانند ایده‌هایی برای سرمایه‌گذاری خطر پذیر باشند. من برای حفظ حقوق مالکیت این اثر از آوردن این بخش صرف نظر می‌کنم. برای دسترسی به نسخه کامل مانیفست در صفحه لینکدین با من در ارتباط باشید.



نتیجه‌گیری

بطــور کلــی، امیدبخش‌تریــن شــرکت‌ها (حداقــل از دیــدگاه ســرمایه‌گذاران) از چنــد مشــخصه برخوردارند:

۱. پرطرفدار نیستند (سرمایه‌گذاری‌های پرطرفدار بسیار پرهزینه هستند)

۲. ارزیابی آن‌ها سخت و دشوار است (این امر به عدم محبوبیت می‌انجامد)

۳. از ریسک فناوری برخوردارند، اما بر این ریسک‌ها می‌توان فائق آمد.

۴. اگر موفق شوند، فناوری آن‌ها بسیار ارزشمند خواهد بود

مــا نمی‌دانیــم ایــن شــرکت‌ها چــه شــکلی خواهنــد بــود و فقــط می‌دانیــم کــه احتمــالاً ویژگی‌هــای فوق‌الذکــر را دارا خواهنـد بـود. کارآفرینـان اغلـب بهتـر از مـا می‌داننــد در آینــده چـه چیـزی می‌توانـد از ارزش فوق‌العــاده برخــوردار باشــد.


همه شرکت‌های فناوری پول‌ساز نیستند

اغلـب حتـی فناوری‌هـای فوق‌العـاده نیـز در زمینـه ایجـاد منفعـت بـرای مخترعـان یـا سـرمایه‌گذاران نـاکام می‌ماننـد (مثـلاً رجـوع شـود بـه نیـکلا تسـلا). بـر اسـاس تجـارب مـا، فرقـی نمی‌کنـد چـه کسـی کسـب‌وکار را اداره می‌کنـد، زیـرا دنیـا همیشـه بـر وفـق مـراد همـگان نیسـت. شـاکلی سـمیکنداکتور (-Shockley Semi conductor)، فیرچایلـد سـمیکنداکتور (Fairchild Semiconductor)، و اینتـل همگـی مسـائل فنی مشـابهی را بـا موفقیـت حل وفصـل نمودنـد،امـا تنهـا اینتـل واقعـًا در کسـب وکارش موفـق بـود. مدیریـت ضعیـف موجـب شـد دو شـرکت دیگـر بازنـده شـوند.

فناوری مهم است، اما تیم‌ها نیز حائز اهمیت اند.

یـک نکتـه مهـم اینکـه شـرکت‌ها ممکـن اسـت در معـرض سـوءمدیریت قـرار گیرنـد. ایـن سـوءمدیریت می‌توانـد نـه تنهـا از طـرف مؤسسـان شـرکت، بلکـه همچنیـن از طـرف شـرکت‌های سـرمایه‌گذاری خطرپذیـر صـورت پذیـرد کـه در راسـتای «نظـارت بزرگترهـا» مؤسسـان را کنـار می‌زننـد یـا آشـکارا آنهـا را تحـت کنتــرل می‌گیرنــد. شــرکت‌های ســرمایه‌گذاری خطرپذیــر ظــرف ســه ســال پــس از ســرمایه‌گذاری حــدود نیمـی از مؤسسـان را از منصـب مدیـر ارشـد اجرایـی کنـار می‌زننـد. مؤسسـه فاونـدرز فانـد هیچـگاه هیـچ مؤسسـی را کنـار نـزده اسـت. مـا بـر روی تیم‌هایـی سـرمایه‌گذاری می‌کنیـم کـه باورشـان داریـم، نـه بـر روی شـرکت‌هایی کـه می‌خواهیـم اداره کنیـم. داده‌هـای مـا حکایـت از آن دارنـد کـه یافتـن تیم‌هـای خـوب و مناسـب متشـکل از بنیان‌گـذاران و حفـظ آن‌هـا بـازده کلـی بالاتـری بـه ارمغـان مـی‌آورد.

در حقیقــت، مــا اغلــب از طریــق مکانیســم‌های کنترلــی ســعی کرده‌ایــم اطمینــان یابیــم کــه مؤسســان قادرنـد کسـب‌وکار خـود را اداره کننـد، درسـت همـان کاری کـه پیتـر ثیـل در ارتبـاط بـا مـارک زاکربـرگ و فیس‌بـوک انجـام داد. مـا معتقدیـم ایـن رویکـرد بـا عقـل سـلیم سـازگار اسـت. هیـچ کارآفرینـی هرچقـدر هـم خـوب باشـد دقیقـًا نمیدانـد الگـوی تجـاری شـرکتش بـا گذشـت زمـان بـه چـه نحـو تکامـل می‌یابـد. هنـگام سـرمایه‌گذاری در یـک اسـتارت‌آپ در واقـع بـر روی افـرادی سـرمایه‌گذاری می‌کنیـد کـه از نگـرش و انعطاف‌پذیـری لازم جهـت کسـب موفقیـت برخوردارنـد. بنابرایـن، معنـی نـدارد آنچـه خریده‌ایـد را از بیـن ببریـد.

از لحـاظ عقلانـی، زیـر و رو کـردن مـدل تجـاری اولیـه شـرکت کاری بی‌معناسـت. کسـب‌وکارها بـا گذشـت زمــان تکامــل می‌یابنــد و تغییــر الگوهــا طــی ســال‌های اول نمایانگــر ضعــف اســت. پی‌پــال تــا قبــل از دسـتیابی بـه مـدل تجـاری کنونـی خـود پنـج مـدل تجـاری دیگـر را امتحـان کـرد. مـا توقـع نداریـم کـه مـدل تجـاری نهایـی و بهتریـن مـدل شـرکت همـان مدلـی باشـد کـه بـرای اولیـن بـار اتخـاذ می‌کنـد و تحـول و تکامـل را امـری مذمـوم نمی‌دانیـم. قوی‌تریـن ذهن‌هـا آن‌هایـی هسـتند کـه از تغییـر اسـتقبال می‌کننـد.

به آب‌وآتش زدن کم‌خطرتر از آن چیزی است که مردم فکر می‌کنند.

سـرمایه‌گذاری خطرپذیـر بـرای آنکـه بـازده بـه همـراه داشـته باشـد معمـولاً بـه چنـد نکتـه ظریـف و درس گرفتـن از موفقیت‌هـای کوچـک و ناکامی‌هـای بـزرگ بسـتگی دارد. بطـور کلـی بـه نظـر نمی‌رسـد شـرکتی کـه چنـدان بلندپـرواز نیسـت بـه موفقیـت بزرگـی نائـل آیـد. شـرکتی کـه رؤیایـش طراحـی یـک اپلیکیشـن واحـد بـرای گوشـی‌های آیفـون هسـت شـاید هیچ‌ـگاه نتوانـد بـه شـرکتی نظیـر اوراکل تبدیـل شـود. بنابراین، مـا بایـد بـر روی حداقـل چنـد شـرکت بلندپـرواز سـرمایه‌گذاری کنیـم. امـا چـه تعـداد؟ پاسـخ مـا ایـن اسـت کـه تمـام سـرمایه موجـود در سـبد سـرمایه‌گذاری بایـد بـه سـمت شـرکت‌هایی هدایـت شـود کـه نگـرش جسـورانه‌ای دارنـد و بـه دنبـال بازارهـای بـزرگ هسـتند.

چنــد عامــل مــا را بــه ایــن جمع‌بنــدی می‌رســانند. اولاً اینکــه، بخشــی از ســرمایه پیشــاپیش بــه ســمت شـرکت‌هایی سـوق پیـدا کـرده کـه بلندپـروازی کمتـری دارنـد و ریسک‌شـان پاییـن اسـت. ایـن امـر موجـب می‌شـود آن شـرکت‌ها ارزشـمندتر جلـوه کننـد و البتـه بازده‌شـان نیـز کمتـر اسـت ـ ایـن مسـئله بطـور کلـی ریسـک سـبد سـرمایه‌گذاری را افزایـش می‌دهـد. همچنیـن، شـرکت‌های کمتـر بلندپـرواز بـه لحـاظ تعریفـی دنیـا را تغییـر نمی‌دهنـد.

یـک دلیـل متناقـض دیگـر نیـز آن اسـت کـه شـرکت‌هایی کـه بـه دنبـال ایـده‌ای دگرگون‌سـاز می‌رونـد در مقایسـه بـا شـرکت‌های کمتـر بلندپـرواز احتمـال موفقیت‌شـان بیشـتر اسـت. شـرکتی کـه از یـک هـدف آسـان قابـل دسـتیابی برخـوردار اسـت (مثـاً گنجانیـدن یـک بـازی در گوشـی آیفـون!) هیچگونـه مانـع فناورانـه‌ای بـر سـر راه خـود نمی‌بینـد، زیـرا مشـکل اولیـه قبلـاً برطـرف شـده اسـت. بـازار نهایـی آن‌هـا نیـز کاملـاً محـدود اسـت، یعنـی اینکـه شـاید هیچـ‌گاه مجبـور نشـود بـه دنبـال راهـی بـرای خـروج از بـازار باشـند. امـا مهم‌تـر از همـه اینکـه، مـا معتقدیـم باهوش‌تریـن و خلاقتریـن افـراد بـه سـراغ سـخت‌ترین و جذاب‌تریـن مسـائل می‌رونـد و جـذب بهتریـن اسـتعدادهای فنـی بـه وضـوح یـک مزیـت رقابتـی بـزرگ محسـوب می‌شـود.

مسئله نگرش

در اینجـا یـک نکتـه دیگـر بـه ذهـن خطـور می‌کنـد: بهتریـن بنیانگـذاران بـه دنبـال آن هسـتند تـا دنیـا را بــه جــای بهتــری تبدیــل کننــد. از دیــد بســیاری از ســرمایه‌گذاران، کارآفرینــان آرمان‌اندیــش آدم‌هــای سـاده‌ای هسـتند یـا حتـی بدتـر از آن.

آیـا راه‌انـدازی یـک شـبکه اجتماعـی (دیگـر) بـرای دوسـتداران گربه‌هـا کاری ایمن‌تر/آسان‌تر/پول‌سـازتر از تلـاش جهـت درمـان سـرطان، غلبـه بـر تروریسـم، یـا سـاماندهی فرآینـد اطاع‌رسـانی در دنیـا نیسـت؟ مسـئله ایـن اسـت کـه راه‌انـدازی همـه اسـتارت‌آپ‌ها کاری بـس دشـوار اسـت. سـاعات کاری طولانـی، حقـوق ناچیـز، و رقابـت شـدید حتـی سـخت‌کوش‌ترین تیم‌هـا را فرســوده می‌ســازد.

کارآفرینانــی کــه بــه موفقیــت نائــل می‌آینــد از یــک نگــرش تقریبــًا منجی‌مأبانــه برخوردارنــد و معتقدنــد کـه شرکت‌شـان در راسـتای تبدیـل دنیـا بـه یـک مـکان بهتـر لازم و ضـروری اسـت. فرقـی نمی‌کنـد دیگـران دربـاره اهمیـت پـروژه بـرای دنیـا بـا کارآفریـن اتفاق‌نظـر داشـته باشـند یـا نـه. اگـر کارآفریـن بخواهـد پـس از اتمـام پـروژه و دریافـت دسـتمزد آن بـاز هـم اثرگـذار باشـد و بتوانـد کارکنـان خـود را نیـز نسـبت بـه ایـن امـر متقاعـد سـازد، پـروژه احتمـال بیشـتری دارد کـه بـه موفقیـت دسـت پیـدا کنـد. مهندسـان شـرکت اسـپیس‌اکس نسـبت بـه تجاری‌سـازی و مستعمره‌سـازی فضـا علاقه‌منـد هسـتند؛ سـود و منفعـت یکـی از محصـولات جانبـی مهـم تلاش‌هـای فوق‌العـاده آن‌هـا جهـت تحقـق هـدف مربوطـه اسـت، امـا بـرای ایجـاد انگیـزه در آن‌هـا کافـی نیسـت. ایـن امـر در مـورد اسـتیو جابـز در شـرکت اپـل یـا برنامه‌نویسـان شـرکت پلانتیــر یــا پژوهشــگران فعــال در شــرکت‌های دارویــی جدیــد نیــز مصــداق دارد. در اوایــل دوران حیــات شـرکت، کارآفریـن می‌توانـد پـول کافـی جهـت رفـع نیازهـای خویـش دربیـاورد (هرچنـد شـاید از دیـد سـرمایه‌گذار سـود چندانـی نباشـد)؛ بـرای تبدیـل یـک شـرکت ۵۰ میلیـون دلاری بـه یـک شـرکت ۵۰ میلیـارد دلاری بایـد از یـک نگـرش و پشـتکار بی‌همتـا برخـوردار بـود. شـور و اشـتیاق غیرقابـل وصـف بـه هیچ‌وجـه چیـز بـدی نیسـت.

باید دست به تجربه بزنید

مسـائل ناشـناخته و غیرقابـل درک همـواره وجـود دارنـد. سـرمایه‌گذاری خطرپذیـر بـا گذشـت زمـان از بلـوغ برخـوردار می‌شـود و متغیرهـای گیج‌کننـده بسـیاری، از شـرایط اقتصـادی متغیـر گرفتـه تـا تغییـر چشـم‌انداز حقوقـی، در آن دخیـل هسـتند. هـر چیـزی ممکـن اسـت اتفـاق افتـد. سـرمایه‌گذاری خطرپذیر یـک صنعت پـر رمـز و راز اسـت و محدودیت‌هـای حقوقـی مانـع افشـاگری‌ها در ایـن حـوزه می‌شـوند. مـا داده‌هایـی در اختیـار داریـم کـه بـه مـا می‌گوینـد چـه مشـکاتی وجـود دارنـد (وضعیـت موجـود) و چـه کاری می‌تـوان انجـام داد. امـا مـا هیچگونـه شـواهد و قرائـن مسـتقیم در اختیـار نداریـم کـه بـه مـا بگوینـد بایـد بـر روی افــراد باهوشــی ســرمایه‌گذاری کنیــم کــه مســائل فنــی دشــوار و پیچیــده را حل‌وفصــل میکننــد. از ایــن حیـث، مـا در وضعیتـی مشـابه وضعیـت شـرکت‌هایمان قـرار داریـم. شـرکت‌ها نیـز بـا تکیـه بـا اطلاعـات ناکافـی و ناقـص عمـل می‌کننـد. شـرکت اسـپیس‌اکس قبـل از پرتـاب موفـق خـود و تاریخ‌سـاز شـدن سـه پرتـاب ناموفـق داشـت. پی‌پـال قبـل از دسـتیابی بـه مـدل تجـاری مطلوب‌نظـر خـود پنـج مـدل تجـاری مختلـف را امتحـان کـرد. ابتـکارات فیس‌بـوک نیـز بـه هیچ‌وجـه همگـی موفـق نبودنـد. بـا ایـن وجـود، نبایـد از تجربـه دسـت کشـید.

مـا معتقدیـم روش و شـیوه مـا بایـد عملکـرد فوق‌العـاده‌ای داشـته باشـد و ایـن روش و شـیوه را کوتاه‌تریـن مسـیر بـه سـمت ارزش اجتماعـی می‌دانیـم. بنابرایـن، همچنـان بـر روی کارآفرینـان بسـیار بااسـتعدادی سـرمایه‌گذاری می‌کنیـم کـه اهـداف بلندپروازانـه و چالش‌برانگیـز را دنبـال می‌کننـد. مـا بـه آن‌هـا احتـرام می‌گذاریـم و بهترین‌هـا را بـرای آن‌هـا آرزو داریـم.

برای دریافت نسخه کامل مانیفست در لینکدین با من در ارتباط باشید.

امیرحسین خان احمدی

مرکز نوآوری اکسیژن


سرمایه‌گذاری خطرپذیرصندوق پژوهش و فناوریاستارتاپآینده فناوری
مدتیست استراتژی، فناوری و بانک‌داری را تجربه می‌کنم. بخشی از نوشته‌هایم در ویرگول به دلیل مدیریت سازمان، نوآوری و تجربه کارآفرینی است و بخش دیگر از دانش گذشته‌ام در باب رسانه‌.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید