امروز روز 31 فروردین 99 هست. بر اساس آمار رسمی اعلام شده از طرف وزارت بهداشت ایران تعداد مبتلایان رسمی کشور به بیماری حاصل از ویروس کرونا (کووید-19) بیش از 80.000 نفر، تعداد درمانشدهها بیش از 55.000 نفر و تعداد افرادی که در اثر این ویروس در سرتاسر کشور فوت کردهاند بیش از 5.000 نفر هستند.
طی چند روز گذشته عبارتی رو در رسانهها شنیدم که توجهم رو به خودش جلب کرد: «سوگ ابراز نشده». اولش فکر کردم از این کلمات و اصطلاحات ابداعی هست که هر از چندگاهی از دهان مسوولین خارج میشه و این دفعه هم عبارتش بهش میومد که از دهنِ مثلاً «معاون وزیر بهداشت» یا «رئیس سازمان بهزیستی» بیرون اومده باشه ولی بعد از یه سرچ مختصر متوجه شدم که Unresolved Grief یا سوگِ ابراز نشده یک مفهوم شناخته شده و پذیرفته جهانی است. شاید شما هم دوست داشته باشید در این زمینه بیشتر بدونید.
در مورد «سوگ» و «سوگواری» چی میدونید؟
برای بیشتر ماها، سوگ دورهای از غم و ناراحتی هست که به مرور زمان و با قبول کردن این مساله که ما عزیزی رو از دست دادهایم و این مساله اتفاق افتاده و دیگه کاری نمیشه براش انجام داد، قابل تحمل میشه و بعدش میتونیم به زندگی عادی خودمون برگردیم.
در واقع «سوگ» تجربهای هست که طی اون متوجه میشیم چیز یا فرد آشنا و عزیزی که بودنش عادت داشتیم، دیگه وجود و حضور نداره. این حسی هست که وقتی هر چیز آشنایی رو از دست میدیم بهمون هجوم میاره. هر فردی با روش و منوال منحصر به فردی فرآیند سوگِ خودش رو طی میکنه. نشونههای رایج سوگواری اینها هستند: پایین اومدن تمرکز، بیحسی و بیحالی، خواب نامنظم، غذا خوردن نامنظم و بالا و پایین شدن احساسات. سوگ در حالت سنگینتر نشونههایی بسیار شبیه به علائم کلینیکی افسردگی داره ولی افسردگی نیست، اسمش «سوگواری» هست.
سوگواری به ما کمک میکنه که «داغ» و «از دست دادن» رو پردازش بکنیم و با غم و غصه به شکل سالمی کنار بیاییم. بعد از گذشت از مرحله «اندوه فعال» و کشیدن درد و غم و غصه، فرد وارد مرحله «پذیرش» میشه و دریچههای جدیدی از حقیقتِ فقدانش رو باز شده میبینه و بعد به آرومی به زندگی عادی برمیگرده (هنوز با مشکلاتی دست به گریبان هست ولی قدرت انجام با تمرکز نسبی کارهاش رو پیدا کرده). وقتی شما با فقدانی مواجه میشید، زندگیتون برای همیشه تغییر میکنه و باید به مرور زمان به زندگی عادی برگردید. برای برخی افراد برخی از دست دادنها (مثل از دست دادن اقوام و وابستگان درجهاول) میتونه چنان تحریک عاطفی بزرگی ایجاد بکنه که اندوه هرگز متوقف نشه و در واقع با پدیدهای به نام «سوگ ابراز نشده» یا «سوگ اظهار نشده» مواجه بشن.
سوگِ ابراز نشده (Unresolved Grief) چی هست؟
سوگ ابراز نشده، اظهار نشده یا حل نشده با انواع عادی سوگواری تفاوتهایی داره. در درجه اول این نوع سوگواری زمان بیشتری طول میکشه (گاهی اوقات تا سالها)، این نوع سوگ، شدیدتر و قویتر است و در آخر این سوگ توانایی زندگی عادی فرد رو تا حد زیادی تحت تاثیر قرار میده.
خب برگردیم به اول بحث، بر اساس آمار رسمی (که همچنان برام ارزشی ندارن) ما در حال حاضر بیش از 5000 نفر رو داریم که طی 2 ماه اخیر بر اثر ویروس کرونا فوت کردن. این یعنی 5000 خانواده داغدار مستقیم و چیزی بین 20.000 تا 30.000 خانواده داغدار غیر مستقیم. اما مساله اصلی همون 5000 خانواده داغدار مستقیم هستند که اگر میانگین جمعیت هر خانواده رو 4 نفر در نظر بگیریم، این یعنی حداقل (تاکید میکنم حداقل) 20.000 فرد داغدار مستقیم. این 20.000 نفر در شرایط فعلی اپیدمی کرونا مجوز برگزاری مراسم خاکسپاری در آرامستانهای کشور و برگزاری مراسم یادبود در مساجد کشور رو پیدا نکردن و به نوعی نتونستن در این مدت به دلیل شرایط قرنطینه از همراهی خانواده و دوست و آشنا برخوردار بشن و به سوگواری نرمال بپردازن. در اینجا با پدیدهای به نام سوگ ابراز نشده مواجه میشیم.
تجربه شخصی: پدرم به دلیل سکته مغزی، 2 فروردین 99 به رحمت خدا رفت، تو مراسم خاکسپاریش در بهشت زهرا فقط 10 نفر اجازه حضور پیدا کردند و مراسم سوم و هفتم هم نتونستیم بگیریم. تا به همین امروز به دلیل شرایط اپیدمی کرونا و قرنطینه تقریبا فقط پنج تا از دوستان نزدیکم رو تونستم حضوری ببینم و تمامی اظهار نظرها و تسلیتها از طریق تماس تلفنی، اسمس و اینستاگرام و تلگرام انجام شد. نکتهای که در این جا وجود داره اینه که داغِ از دست دادن پدر یک مساله هست و عذاب وجدان و ناراحتی از اینکه نتونستیم براش مراسم خاکسپاری و یادبود بگیریم یک بحث ناراحتکننده کاملاً جداگانه.
خب چیکار باید کرد؟
شما یا دوستانتون تجربه عزیز از دست رفته در این ایام داشتید؟ تونستید سوگواری کنید؟
من «امیر نیکنام» مشاور دیجیتال مارکتینگ انتشارات جنگل و مدیر محتوای استارتاپ یکپی هستم.