amir parsamehr
amir parsamehr
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

زندگی ام راحت تر شده است.

Photo by John Baker on Unsplash
Photo by John Baker on Unsplash

تازگی ها به زمان دقیق شده ام. تازگی ها که نه! چون می توانم حدودش را بگویم. همان روزهایی که خانواده درگیر سه مرگ پی در پی از نزدیکان بود و این میان نوروز آمد و رد شد و من در خواب بودم که تحویل ما شد این سال جدید. خب! می پرسید که چی؟ من هم سوالم همین است؛ اما تنها چیزی که می‌توانم راجع به‌اش فکرکنم این است که پیوستگی یک حقیقت بسیار مبهم به نام مرگ در طول زمان، کرختی و سستی به گذشته را در من پدید آورد. یعنی آن قدر مرگ ته همه چیز را بالا آورد که از روی همه چیز ردشد. آنقدر ساده و به تکرار اتفاق افتاد که قبحی اگر داشت فروریخت و دیگر زشت نبود. اصلا شاید دیگر نبود و فقط زندگی بود. این گونه بود که زمان به همین لحظه ختم می‌شد؛ نه پیش‌تر و نه قبل‌تر. زمان درک من است از گذران. این ادراک برای من وقتی که افسرده ام مسیر پیاده‌روی روزانه را طولانی‌تر از روزهای سرخوشی می‌نمایاند. مسیر همیشه بیست دقیقه باید باشد اما این طور نیست. یا پله های بسیار ِ خانه ام، که هر حالی که باشم بیشتر یا کمتر می‌شود و برای یکی دیگر یک جور دیگر و برای یکی دیگر یک جور دیگر و بگیر برو تا آخر.

ایرج و ارژنگ که دارند در همین لحظه زندگی می کنند
ایرج و ارژنگ که دارند در همین لحظه زندگی می کنند

با اینکه بداخلاق‌تر شده‌ام که این می‌تواند از بیرون ریختن ترس‌هایم باشد بعد از کشف های جدید یا از اضطراب این روزگار نو، هر چه باشد این هست، غرولندی شدن. با اینکه بد اخلاق شده ام اما این روزها راحت‌تر با خودم، زشتی ها و سیاه روزی ها کنار می‌آیم. بسیار بسیار راحت تر.

این که شده، بعد که فرونشسته، من را به این کشانده که همه چیز این زندگی به هم تنیده نامش زندگی است و من بی آنکه نامی از شبانه روز یا ۲۴ ساعت ببرم یا در کله ام حتی به‌اش فکرکنم، همه این به هم تنیدگی را دوست دارم و اینجوری که هست دوست دارم. اینجوری که نه شب دارد نه روز. اینجوری که من شب می‌نویسم روز سنجاق کارم. این را لیبل هایش را بر می دارم و راحت تر می‌شوم. می نویسم می خوابم سنجاق ام راه می‌روم غذا خورم نمی خوابم فیلم می بینم سنجاق جلسه می کنم راه می روم می خوابم چیزی می‌خورم........


معنا دار تر شد امروز که صبح داشتم فکر می‌کردم عباس آقا کیارستمی چه می گفت وقتی از زندگی و مرگ حرف می‌زد.


زندگیزمانمرگنوروزلحظه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید