سلام. من امیر آرانی هستم. اسم این پست هم پالپِ چون قرار نیست خلاصه کنم کتاب رو... قصد دارم داستان های بیرون از کتاب رو بگم و تیکه هاییش رو براتون به اشتراک بذارم تا قبل از اینکه بخریدش بدونید با چه کتابی طرف هستید. نوشتارم هم عامیانست به بزرگی خودتون ببخشید.
توی پالپ ها از هر چیزی به مقدار کم داریم تا حوصلتون سر نره. هم توضیحات کمه هم نقل قول ها :)
فهرست پالپ های قبلی رو میتونید از اینجا ببینید و بخونید.
خب بریم سراغ کتاب...
کتاب من از انتشارات طاهریان هست از سال ۹۲ ترجمه خانم هنگامه خدابنده. من کتاب رو با طاقچه خوندم. بقیه ترجمهها رو نتونستم مقایسه کنم اما از این ترجمه راضی بودم. امتیازِ goodreads این کتاب ۴ هست و من هم بهش 2 دادم. بقیه انتشارات ها این کتاب رو با ترکیب پولدار، ثروتمند / فقیر، بی پول منتشر کردن.
داستانِ این کتاب به گفته نویسنده برگرفته از مقایسه رفتارهای مالیِ پدر خودش که یه فردِ تحصیلکرده و دانشگاهی هست با درآمد بالا اما نهچندان ثروتمند (پدرِ بیپول) و یکی از دوستان پدرش که وضع مالی خیلی خوبی داره که اون رو به عنوان پدرِ پولدار معرفی میکنه. کتاب با مقایسه رفتارهای دو پدر و توصیههای پدر پولدار شروع میشه.
این کتاب هم مثل هر کتاب دیگهای نکات مثبت و منفی خودش رو داره اما من نسبت به این کتاب خیلی فراستی ام :). تبلیغات پشت این کتاب فراتر از چیزی هست که باید باشه. متاسفانه این کتاب (البته من معتقدم هیچ کتابی) توانایی معجزه کردن و پولدار کردن شما رو نداره. البته توی کتاب نکتههایی هست که من فکر میکردم هر آدمی که به بلوغفکری رسیده باید بدونه اما بعدا کسایی رو دیدم که کیلومترها فاصله داشتند با چیزی که فکر میکردم. خلاصه اگه پول توی دستتون نمیمونه و اون رو خرج چیزایی میکنید که نباید شاید این کتاب بهتون کمک کنه بهتر پولتون رو مدیریت کنید اما باهاش پولدار نمیشید.
اول در مورد نکات مثبت کتاب میگم. بعد از خوندن این کتاب تفاوت دارایی، بدهی و سرمایه رو متوجه میشید و چرخه پول رو باهاش آشنا میشید. توی کتاب یه بازی هم معرفی میشه به اسم CashFlow که میتونید اینجا آنلاین بازی کنید. یه سری نکات در مورد مدیریت پول یاد میگیرید که به نظر بدیهی میرسه اما بد نیست یه بار دیگه اونا رو مرور کنید. مثلا: برای پول کار نکنید، کاری کنید که پول برای شما کار کنه.
میتونم بگم کل نکته مثبت این کتاب رو میشه توی یه جمله خلاصه کرد. پولدار شدن حاصل شانس، کارهای مافوقبشری یا توهم نیست. بلکه حاصل یه سری تصمیم های منطقی هست که میتونید اونا رو یاد بگیرید.
یک سری نکاتِ مثبت در مورد صرف پول برای امور خیریه یا خریدِ خانه در اول زندگی هم هست که انصافا بسیار خوبه و نیاز هست همه بدونن اونا رو. کل نقلقول ها از کتاب هم به نکات مثبت اختصاص داره و چیزی از نکات منفی نمیارم تا شاید همینجا به دردتون بخوره.
حالا نکات منفی :). حجم زیادی از کتاب عملا برای ما بیاستفاده هست. چرا؟ چون این کتاب توی آمریکا نوشته شده و قوانینی که توی کتاب به اونا استناد شده اصلا اینجا از زمین تا آسمون فرق داره. قوانینی که میگم بیشتر در مورد خرید خانه، مالیات، سود بانکی و... هست.
نکته دوم که مهمترین عیب این کتاب هست اینه که این کتاب رسماً تبلیغاتِ سمینارهای جناب کیوساکی و بقیه کتاب های سری rich dad بوده. شاید فکر کنید مگه سمینار ها چقدر درآمد داشته برای ایشون. باید بگم قیمت بلیط این سمینارها که از چند ساعت تا سهروز طول میکشن از 12000$ تا 50000$ برای هر نفر هست. یا بهتر بگم از ۱۴۰ میلیون تا ۶۰۰ میلیون. و خب این طنزِ ماجرا اینجا تموم نمیشه :). شرکتی که پشت این کتاب و سمینار ها بوده (Rich Global LLC) سال ۲۰۱۲ ورشکست میشه :)
خلاصه که از این طور کتابا توقع معجزه نداشته باشید واسه پولدار شدن به چیزهای دیگه ای احتیاج دارید که توی کتاب ها یاد نمیدن. اگر قرار بود این اتفاق بیوفته لازم نبود نویسنده ۱۳تا کتاب در مورد پولدار شدن منتشر کنه :)
بریم سراغ تیکه های کتاب که غم ورشکستگی رو بشوره ببره
بچه ها اگر تسلیم بشوید آنوقت فقیرید. مهمترین چیز این است که شما ها اقلاً دست به کار شدید. خیلیها هستند که فقط حرف پولدار شدن میزنند و رویای آنرا در خواب میبینند
به خیلیها اگر پول بیشتری بدهی فقط بدهی هایشان را بالاتر میبرند.
حقیقت غمانگیزی که وجوددارد این است که داشتن استعداد عالی برای موفقیت کافی نیست
در بلندمدت ارزش آموزش از پول بیشتر خواهد بود
لذتی که پول به همراه به همراه میآورد کوتاهمدت است و خیلی زود پیش میآید که افراد برای لذت بیشتر خوشی و امنیت و راحتی بیشتر دنبال پول بیشتر بروند. بنابراین آنها همچنان به کارکردن ادامه میدهند و فکر میکنند پول میتواند مرهمی باشد برای روحی که از حرص و ترس در عذاب است اما پول چاره آنها نیست.
شغل واقعا راه حلی کوتاهمدت برای درمان مشکلی طولانی مدت است
دلیل اصلی و اولیه فقر یا مشکلات مالی، ترس و جهالت است نه وضع اقتصادی یا دولت یا ثروتمندان یک جامعه. ترس و جهالت خود ساخته است که افراد را در دام نگه میدارد.
یاد بگیر از احساسات در هنگام فکر کردن کمک بگیری اما با آنها تصمیم نگیری
یک تفاوت مهم میان پولدارها با فقرا و طبقهمتوسط این است که پولدارها بر خلاف دو گروه دیگر وسایل تجملاتی را آخر همه میخرند. دو گروه دیگر غالبا چیز های لوکسی مانند خانه های بزرگ، الماس، خز، جواهر یا قایق را اول میخرند چون میخواهند ظاهرشان شبیه پولدارها باشد اما در واقع دارند بدهکارتر میشوند
پینوشت۱: اگر نظری در مورد خود کتاب، نوشتن من یا هرچیز دیگه ای دارید خوشحال میشم همینجا کامنتش کنید.
پینوشت۲: لطفا اگر کسی رو میشناسید که فکر میکنید این کتاب به دردش میخوره لینک این پالپ رو براش بفرستید
سپاس