کتاب راهنمای رواندرمانی اگزیستانسیال که ارسطوی میرانیم ترجمه کرده، در واقع گزیدهای از بخشهایی از کتابهای اروین یالوم، راسلین یوسلسون و میکوپر است که به حوزه رواندرمانی اگزیستانسیال مربوط میشوند. مترجم این بخشها را جدا کرده و در قالب یک کتاب مستقل منتشر کرده است.
به گفته مترجم، دغدغه او این بود که افراد زیادی در حوزه رواندرمانی تصور میکردند با نگرش اگزیستانسیال کار میکنند. به همین دلیل، او تصمیم گرفت بخشهای اصلی و کاربردی این رویکرد را از آثار چند نویسنده برجسته که از سردمداران این نظریهاند و در فضای رواندرمانی استفاده میشوند، جدا کرده و در کنار هم ارائه دهد. انگیزه دیگر او، در دسترستر کردن این مطالب بود؛ زیرا خرید و مطالعه کل کتابهای این نویسندگان — که معمولاً حجم زیادی دارند و قیمت بالایی نیز دارند — برای بسیاری از علاقهمندان دشوار است. این گزیده، هم جامعیت دارد و هم مطالعه آن آسانتر است.

هنگامی که این کتاب را مطالعه کردم، علاوه بر دریافت نکات فراوان، متوجه شدم که دانستههایم از اگزیستانسیالیسم بسیار اندک بوده است. همچنین دریافتم که این رویکرد فلسفی و رواندرمانی شاخههای متعددی دارد و پیچیده است. میکوپر نیز اشاره میکند که یکی از دلایل مطرح نشدن گسترده رواندرمانی اگزیستانسیال، همین پیچیدگی، شاخهشاخه بودن و ضعف عملی آن است. به گفته او، این رویکرد بیشتر سبکی انتقادی و واکنشی در تفکر است، نه پیشتاز و مبتکر.
در نهایت میتوان گفت که در رواندرمانی اگزیستانسیال چند نکته اساسی مطرح است: درمانگر خود را در اتاق درمان بهعنوان همسفر مراجع میبیند؛ یعنی فردی با دغدغههای مشابه که همراه مراجع در مسیر بهبود کیفیت زندگی حرکت میکند. در جایی از کتاب پرسیده میشود که «درمان» در رواندرمانی اگزیستانسیال چیست؟ و پاسخی که داده میشود این است که مگر «زندگی کردن» درمان دارد؟ در این نگاه، فرایند درمان با خود زندگی یکی دانسته میشود.
مکانیزمهای رواندرمانی اگزیستانسیال شامل تمرکز بر اینجا و اکنون، توجه به رابطه درمانگر و بیمار همچون رابطه دو همسفر، و اتخاذ موضعی مبتنی بر همدلی است. گاهی کار با رویاها نیز بخشی از این فرایند محسوب میشود. این رویکرد نهتنها به دنبال برطرف کردن سریع اختلال یا بیماری نیست، بلکه تلاش میکند توانمندیهایی در فرد ایجاد کند تا در مواجهه با چالشهای زندگی عملکرد بهتری داشته باشد و به شکوفایی فردی و خودشکوفایی نزدیکتر شود.
در رواندرمانی اگزیستانسیال گفته میشود انسان با چهار دغدغه غایی یا اضطراب بنیادین روبهروست:
۱. معنا (یا پوچی)
۲. آزادی
۳. تنهایی
۴. مرگ

مرگ بهعنوان ریشه و بنیاد تمام اضطرابها در نظر گرفته میشود؛ زیرا یادآوری میکند که روزی این جهان را ترک خواهیم کرد. ما نمیتوانیم از مرگ، آزادی، انتخاب یا تنهایی بگریزیم. تنهایی در این دیدگاه به معنای نبود رابطه اجتماعی نیست، بلکه تنهایی وجودی است؛ یعنی انسان در نهایت و در ذات خود تنهاست. البته روابط عمیق و صمیمی میتوانند این تنهایی را تسکین دهند، اما پاسخی قطعی برای آن نیستند.
در مورد معنا، برخی درمانگران مانند ویکتور فرانکل — نویسنده کتاب انسان در جستجوی معنا — بر یافتن معنای زندگی تأکید دارند. فرانکل که تجربه اردوگاههای نازی را پشت سر گذاشته بود، در اتاق درمان به دنبال آن است که از دل سخنان مراجع، نیاز او به معنا را شناسایی کند و کمک کند تا خود فرد معنای زندگیاش را کشف کند.
هدف رواندرمانی اگزیستانسیال این است که با ایجاد یک رابطه عمیق و همسفرانه، بینشی در مراجع به وجود آورد که بتواند با مسائل زندگی روبهرو شود و عملکرد بهتری داشته باشد. این رویکرد الزاماً مختص افرادی با اختلالات خاص، مانند افسردگی، نیست.
در بخشهایی از کتاب، بهویژه در صفحه ۱۴۶ به نقل از میکوپر، گفته میشود که رواندرمانی اگزیستانسیال برای همه مناسب نیست. برای مثال، این رویکرد مناسب افرادی نیست که به دنبال درمانهای سریع برای بیماریهای روانیاند یا انتظار دارند مشکلشان بهصورت منفعلانه حل شود. در این رویکرد، مراجع باید نقش فعال و مؤثری در درمان داشته باشد.
ویژگیهای افرادی که میتوانند از این رویکرد بهره ببرند:
پذیرش مسئولیت رشد روانشناختی بهجای تمرکز صرف بر کاهش علائم.
علاقه به شناخت بیشتر خود و جستجوی زندگی پرشورتر، معنادارتر و شکوفاتر، نه صرفاً شادتر و راحتتر.
داشتن ذهنی انتقادی، کنجکاو و اهل اندیشه.
دیدن زندگی بهعنوان مسیری پیچیده و پرچالش که راهحلهای ساده ندارد.
زیر سؤال بردن وضعیت موجود و تمایل اندک به سازگاری صرف.
دغدغه موضوعات اگزیستانسیال مانند مرگ، انتخاب و بیمعنایی و مواجهه مستقیم با آنها.
تمایل به گسترش هسته ارتباطی خود و ایجاد روابط صمیمانه و ارزشمند.
بیاعتمادی یا بیزاری از نظامهای تشخیصی و بیمارگون دیدن مسائل روانی.
نگاه پرسشگرانه به خود درمان.
از دیگر نقاط قوت این کتاب، کتابشناسی و معرفی منابع گسترده در حوزه رواندرمانی اگزیستانسیال و فلسفه اگزیستانسیالیسم است که آشنایی با متفکرانی مانند سارتر و دیگران را فراهم میکند. از این نظر، کتاب منبعی غنی و ارزشمند به شمار میآید.
جمعبندی
راهنمای رواندرمانی اگزیستانسیال نهتنها یک خلاصه مفید از آثار سه نویسنده مهم این حوزه است، بلکه پلی میان فلسفه و رواندرمانی ایجاد میکند. این کتاب کمک میکند خواننده با مبانی نظری و عملی این رویکرد آشنا شود، چهار دغدغه بنیادین انسان را بهتر درک کند و به اهمیت رابطه انسانی و همسفرانه در درمان پی ببرد. مطالعه این اثر میتواند برای درمانگران، دانشجویان روانشناسی و هر فردی که مایل است زندگی را عمیقتر و آگاهانهتر تجربه کند، بسیار ارزشمند باشد.

